خلاصة:
با توجه به اهمیت اجرای سیاست پولی در هر اقتصادی، نحوه تاثیرگذاری آن بر متغیرهای مهم اقتصادی از جمله تولید بسیار حائز اهمیت است. مقاله حاضر تلاش کرده است اثرات شوکهای مثبت و منفی پولی را بر تولید در ایران با استفاده از مدل MS-DSGE طی دوره زمانی 1393-1358 مورد آزمون و تحلیل قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که سیاستهای مثبت و منفی پولی در دوره رکود و همچنین در دوره رونق اقتصادی دارای اثرات نامتقارن بر رشد تولیدات داخلی بوده و میزان اثرگذاری شوکهای پولی مثبت و منفی بر تولید، در دوران رکود نسبت به دوران رونق بیشتر است. با توجه به نتایج حاصل از مطالعه پیشنهاد میگردد به منظور تحقق اهداف اقتصادی، در صورت اعمال شوکهای پولی ترجیحا سیاست مورد نظر خود را در دورههای رکود اقتصادی اعمال کنند.
Considering the importance of implementing monetary policy in any economy, its impact on the main economic variables, including production, is very crucial. This paper examines and analyzes the effects of positive and negative monetary shocks on production in Iran using the MS-DSGE model during the period of 1979-2004. The results of this study indicate that positive and negative monetary policies in the recession periods, as well as boom periods, have asymmetric effects on the growth of domestic production. The effect of positive and negative monetary shocks on production is higher during the recession than during the boom. Generally, the monetary shocks are more effective during the boom than the recession. Accordingly, it is suggested that to achieve the economic goals policymakers should implement their policies during the economic recessions.
ملخص الجهاز:
نظريه عدم تقارن سنتي کينزي که در آن ، اثرات شوکهاي مثبت و منفي پولي بر متغيرهـاي کلان مورد آزمون قرار ميگيرد، توضيح ميدهد که سياست هاي انقباضي پولي در جهت کـاهش توليد و ساير متغيرهاي حقيقي با قدرت بيش تري عمل ميکند و سياستهاي انبساطي، ممکـن اسـت در بسياري از موارد، اثر چنداني بر رشد توليد و يا ساير متغيرهاي حقيقي نداشته باشـد؛ بنـابراين از اين ديدگاه ، سياستگزاران همـواره نمـيتواننـد از ابزارهـاي پـولي در جهـت افـزايش و يـا کـاهش فعاليت هاي اقتصادي به صورت کاملاً يکسان استفاده کنند.
٢. همسو نبودن اعمال سياست هاي پولي و مالي در ايران با توجه به مباحث ذکر شده مسأله اصلي کـه مقالـه حاضـر بـه دنبـال آن مـيباشـد ايـن اسـت کـه شوکهاي سياست پولي چه تأثيري بر توليد در چارچوب مدل MS-DSGE در اقتصاد ايران دارد؟ سازماندهي مقاله حاضر بدين صورت است که در ادامه ادبيات موضوع مطرح ميشود.
در واقع وجود اثـرات نامتقارن سياست هاي پولي، لزوم توجـه بـه عملکـرد شـوکهـاي پـولي و دقـت در وضـع و اعمـال سياست گزاريها را در هر اقتصادي دو چندان ميکند و سياسـتگزاران و مقامـات پـولي در برنامـه - ريزيهاي ميان مدت و بلندمدت خود نه تنها به اهداف کلان اقتصادي از جمله سطح توليد واقعي و تورم دقت دارند، بلکه علاوه برآن بايد اين واقعيت که اقتصادها به شوکهاي پولي مثبـت و منفـي با توجه به شرايط حاکم بر اقتصاد عکس العمل هاي متفاوتي نشان ميدهد را مد نظر قرار دهند.