خلاصة:
توجه به رعایت اصول اخلاقی یکی از مولفه هایی است که در قرن بیست و یکم نقش مهمی در بهبود عملکرد سازمان ها داشته و می تواند باعث افزایش بهره وری سازمان ها گردد. بررسی ها نشان میدهد اخلاق به عنوان یک اصل حرفه ای در نظام مالیاتی مورد توجه پژوهشگران نبوده است و اغلب آنها به صورت عقلانیت گرا جنبه های اخلاقی را مورد توجه قرار داده اند که به عنوان خلاء تحقیقاتی مطرح می باشد.در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین شاخص های ارزیابی عمکرد اخلاقی نظام مالیاتی کشور با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی می باشد.این مطالعه به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی می باشدکه در دو مرحله پیاپی انجام شده است. در مرحله اول (کیفی)مطالعه کیفی به روش مطالعه موردی بوده، برای این منظور به خبرگان حوزه مالیاتی و اساتید دانشگاه مراجعه و از طریق مصاحبه عمیق به جمع آوری داده ها از آنها پرداخته شد،روش نمونه گیری در این مرحله به صورت گلوله برفی بود، تحلیل گردید.نتیجه حاصل از تحلیل مصاحبه ها مشخص شدن چهار بعد اصلی و هفتاد و چهار شاخص می باشند..در نهایت جهت تعیین اهمیت هریک از ابعاد اصلی مدل رتبه بندی به روش تحلیل سلسله مراتب فازی انجام گرفت.
ملخص الجهاز:
چـرا کـه ارزيـابي عملکـرد اخلاقـي از ارکـان ضروري سازمان و با نظام بهسازي اخلاق نيروي انساني کـاملا مـرتبط اسـت و ايـن امـر در صـورتي امکان پذير است که فرايند ارزيابي عملکرد و معيارهاي اخلاقي به طور صحيح و دقيـق تـدوين شـده باشد؛ يعني شاخص ها و عوامل مؤثر در عملکرد اخلاقي کارکنان به طور دقيق مشخص شده و قابـل اندازه گيري باشد (رابينز، ٢٠٠٥)؛ بنابراين به نظر ميرسد توجه به معيارهاي اخلاق گرايي در سـازمان ميتواند تأثيرات مثبتي بر بهبود عملکرد کارکنان و درنهايت بهبود عملکـرد سـازمان داشـته باشـد و اهميـت ايـن موضـوع در حوزه مالياتي دوچندان ميشود؛ چرا که مخاطبـان و در حقيقـت ذينفعـان اصلي سازمان مالياتي، «جامعه » و «دولت » هستند که توجه به ايـن ويژگـي خـاص در حـوزه ماليـاتي، پيچيـدگي بيـشتري بـه مفهوم «اندازه گيري عملکرد اخلاق گرايي» داده و ضرورت توجـه توأمـان بـه شاخص هاي کيفي و کمي در کنار يکديگر را مشخص ميسازد.
اين نظام به دليل وظـايفي کـه بـر عهـده دارد، بايد استانداردهاي اخلاقي را هرچند بسته به نوع جامعه ، فرهنگ ، شـرايط اجتمـاعي و سياسـي مـورد توجه قرار داده و عملکرد اخلاقي خود را در چارچوب استانداردهاي تدوين شده ارزيابي کند؛ چـرا که در چنين فضايي، افراد با ميل و رغبت به قانون عمل ميکنندو عـلاوه بـر آن ارزش هـاي اخلاقـي حاکم بر فضـاي تعامـل تسـهيل امـور و ارتقـاي رضـايت مؤديـان ماليـاتي را در پـي خواهـد داشـت .