خلاصة:
بی تردید می توان گفت که عالی ترین آمال معنوی و مادی هر قومی در فرهنگ و هنر آنان تجلی می یابد و هنر را
می توان به منزله هویت آن مردمان قلمداد کرد. منظور از فرهنگ ، تعریف جامعی است که برای آن مطرح شده است ،
یعنی نظام باورها، ارزش ها، رفتارها و نمادهایی که در یک جامعه ، از گذشته دور تا به امروز، برای تعامل افراد جامعه در
قالب سنن ، آداب ، قوانین ، هنرها و مجموعه ارتباطات بین افراد به وجود آمده است . با چنین برداشتی از فرهنگ ،
فرهنگ مثل هوا در همه جا حضور دارد و به صورت آگاهانه و ناخودآگاه در نحوه اندیشیدن افراد، تصمیم ها، ارتباط ها
و همه اعمال و رفتارشان اثر می گذارد، یعنی ممکن است برای شناخت انواع تصمیم گیری ها، رفتارها، اندیشه ها و
تجربه های افراد، آن ها را در قالب تصمیم اقتصادی ، سیاسی ، قضایی، بهداشتی و ... طبقه بندی نماییم ؛ بنابراین با توجه به
مطالب ذکرشده هنر و فرهنگ ارتباط تنگاتنگی باهم دارند، لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط مدیریت
فرهنگ و هنر است .
ملخص الجهاز:
نتايج تحقيقات مسجدي زاده نشان مي دهد که تأکيد تمامي اسناد بالادستي بر شناخت ارزش ها و ميراث اسلامي و ايراني ، از اهميت فوق العاده اين موضوع در کشور حکايت دارد و به واقع بهره مند شدن افراد از سرمايه فرهنگي بومي خود مهم ترين دستاورد آموزشي هنر در يک کشور است .
ولي نقش کار در پيدايش هنر تا اين اندازه محدود نيست که ماهيت نخستين آثار هنري انسان ها (نقاشي هاي روي ديوار و غيره ) به کارها و کنجکاوي انساني بستگي داشته است و از آن سرچشمه گرفته است (عباسي محله ، ١٣٩٦).
در اهميت هنر در زندگي اجتماعي حرفي نيست که تأثير مثبت ، فوري و حياتي دارد و در آينده نيز براي روح جوامع انساني نيازي است ضروري که هيچ جامعه اي بدون هنر نمي تواند روح پرنشاط داشته باشند (هنرجو، ١٣٩٧).
٨. نقش هنر در فرهنگ سازي هنريکي از مقوله هاي جدي فرهنگي هر جامعه اي است و انديشمندان و محققان آن را عالي ترين شکل فعاليت معنوي انسان مي دانند.
نياز به فرهنگ و تمدن ، امري ذاتي است و انسان به واسطه فطرت الهي که در وجود او نهفته است ذاتا موجودي فرهنگي است و در طول تاريخ جوامع از خود دستاوردهاي مادي و فرهنگي زيادي به جا گذاشته است بنابراين حفظ اين ارزش ها و آثار فرهنگي مي تواند هويت و موجوديت جامعه را رقم بزند و نقش بسزايي درهايت و تعالي جامعه داشته باشد (شريفي، ١٣٩٨).