خلاصة:
ادبیات کهن فارسی و آثار بزرگان و نویسندگان قرون متقدم همواره مورد توجه عموم ادبپژوهان بوده است و ادبیات سدههای متأخرتر، بهویژه زندیه و قاجار به علت رویکرد تقلیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این در قرنهای دوازدهم و سیزدهم نیز آثاری یافت میشود که از بسیاری جهات حائز اهمیت باشند ولی بهدرستی مورد توجه واقع نشدهاند. یکی از آثار عرفانی ارزشمند این دوره مثنوی طرازالعارفین است. این اثر مثنوی عرفانی با دیباچهای به نثر و نظم در بر دارنده مسائل عرفانی، حکمی، تعلیمی و اخلاقی بسیاری است. این پژوهش بر آن است به بررسی مضامین تصوف و عرفان در نسخه طرازالعارفین بپردازد. برای این منظور ابتدا عرفان و تصوف در اندیشه و تفکر اسلامی و شعرای عارف و عرفان دورۀ قاجار بررسی شد و سپس ویژگیهای محتوایی و مضامین عرفانی همراه با شواهد ذکر گردید. بررسی این دیوان نشان از تأثیرپذیری شاعر از شاعران سنتی بهویژه مولانا در زمینۀ عرفان دارد و کاربرد زیاد آیات، احادیث و ادعیه و اصطلاحات فلسفی و عرفانی در این اثر بیانگر آشنایی شاعر با قرآن، فلسفه، کلام و عرفان است.
ملخص الجهاز:
قرآن کريم ، احاديث نبوي و اقوال و سيره امامان و بزرگان دين و اولياي تصوف ، باعث رشد و تکامل انديشه هاي خداشناسانه و شکل -گيري ديدگاه هاي گوناگون در سير و سلوک و معرفت نظري و عملي شد و مکتب عرفاني و حکمياسلامي با آنچه که در پيش زمينه هاي يکتاپرستي ايرانيان بود، به هم آميخت و عرفان اسلامي- ايراني را به منصه ظهور رساند.
با توجه به بررسيهاي انجام شده ميتوان به اين نتيجه رسيد که تصوف و عرفان در زمان قاجار، نسبت به دوره هاي قبل از خود، رواج بيشتري پيدا کرد.
خداوند براي هيچ کس دو دل در درونش نيافريده » ِِِِِ ٍِ (احزاب : ۴) در بيت زير آمده است : عقـل قـاطع حکم بنمـايـد جلي دو مـحـّبـت کـي بـگـنـجـد در دلـي (طرازالعارفين : بيت ۴۳۲) تلميح به احاديث : در اشعار اين متن احاديثي وجود دارد که گاهي کلمات عربي آن حديث در شعر بکار رفته مثل : کُـنـتُ کَـنـزاَ مـخـفـيـا را بـازدان فخلقـت الَخلَق لَکي اُعَرف بخوان َََْ ِ ِ (همان : بيت ۱۲) اين سـخن از احاديث قدسـي اسـت که در عرفان اسـلامي و فلسـفه اسـلامي بسـيار اهميت دارد.
در اين مثنوي نيز به نتايج و پيامدهاي عشق و ارتباط عشق با ديگر مفاهيم عرفاني توجه شده است که در ادامه به بررسي و تحليل آن ميپردازيم .
در طرازالعارفين نمونه هايبسياري از اين قبيل مضامين وحدت وجودي مشاهده مي شود که نشان از توجه خاص او به ابن عربي و اثرپذيريبسيارش از انديشه هاي عرفاني اين عارف نامدار است .
کاربرد زياد آيات ، احاديث و ادعيه و اصطلاحات فلسفي و عرفاني در اين اثر بيانگر آشنايي شاعر به قرآن ، فلسفه ، کلام و عرفان است .