ملخص الجهاز:
"در پس این روایت پرتحرک و پر از کشمکش که به نحوی عیان،از بسیاری از نمونههای موفق فیلمهای اردوگاهی در زمان جنگ دوم جهانی ایده دزدیده است،بهرهکشی انسان از حیوانات،باری دیگر به شکلی واضح و آشکار خودنمایی میکند:در این مزرعه استعمارشده حیوانات،نه تنها مرغها، که سگهای نگهبان هم به نوعی استثمار میشوند،ولی آرمانگرایی آنها برخلاف همتایان و اسلافشان نه اصلاح است،نه انقلاب و نه نمادسازیهایی تبلیغاتی از قبیل آنچه اورول در رمان جنجالی خویش تصویر کرده بود؛بلکه این تصویر امروزیتر است و به گونهای دیگر به شعاری عشق میورزد که در پایان یک برداشت عالی و فوق العاده بانمک ایتالیایی از مأموریتهای نظامیان در جنگ دوم جهانی بر پرده نقش میبندد:«تقدیم به تمام کسانی که فرار میکنند»[مدیترانهای(1999،جوزپه تورناتوره)].
لیام گذشته از رواتی خطی و منطبق با واقعیتهای عینی و ساده زندگی، یکی از آن دست فیلمهایی است که به ناتوانی بشر در حل مسائل و مشکلاتش اذعان دارد؛اختتامیه پایانی و غریب فیلم شاهدی آشکار بر این مدعاست: ترزا که معذرت میخواهد و پدر که خانه را ترک میکند؛پدر که نه با کلیسا سر سازگاری دارد و نه با چپیها،به هستههای ملی خشونت میپیوندد،ولی در این خشونتطلبی،خود را بیش از سایرین متضرر میبیند؛ترزا که از خانه کارفرمای ثروتمند پسماندههای دورریختنی خوراکی را دزدیده و در فعل حرام خیانت،شریک جرم خانم خانه بوده است،میخواهد با دروغی مبنی بر تمایز مذهبی،خانه یهودیان را ترک کند و موانع رستگاری روحی خویش را از پیش پا بردارد که عقوبتی این دنیایی گریبانش را میگیرد؛و لیام که پس از گشودن در حمام به هنگام شستشوی مادرش،بار سنگین گناه را هرکجا که میرود به سان مردهای بر دوش زرتشت بر شانههای نحیف خود میکشد،در جستجوی حقیقتی کوچک و اخلاقی به این در و آن درمیزند: او میخواهد بداند آدم چگونه میفهمد که گناه کرده است."