خلاصة:
برآشنایان به اسلام, پوشیده نیست که این مکتب درنگرش عمیق و همه جانبه خود, دین را تنها یک برنامه شخصی و فردی انسانها,نمی داند و تنها در مسجد و محراب ونماز و نیایش و رکوع و روزه و تهجّد و دیگر دستورالعمل های عبادی و اخلاقی, خلاصه نمی کند,بلکه گذشته از اینها حضور فعال وهمه جانبه دین را در همه میدان های معامله و تجارت, کارخانه وصنعت, مدرسه و هنر, جنگ و صلح, اقتصاد و برنامه ریزی, دستگاه های حکومتی و سیاست های حاکم بر روابط داخلی وخارجی, روابط دولت وملّت با یکدیگر, روابط مسلمانان با دیگر ملّت های جهان و… ضروری و لازم می داند. و همانگونه که فقهای گرامی اسلام با نگاهی به قرآن و پژوهش های تفسیری که داشته اند دریافته اند که این کتاب آسمانی, تنها برای هدایت افراد ,جدا از جامعه نیست, بلکه افزون بر آن که حاوی معارف وجهان بینی, اصول اعتقادی, دستورالعمل های عملی واخلاقی, تاریخ امت ها و پیامبران پیشین, فلسفه و سنت های تاریخ, است, درباره قوانین مربوط به زندگی مردم و روابط اجتماعی آنها, درچهارچوب یکسانی با فطرت, دیدگاه های استواری عرضه کرده و دستورهای روشنی ارائه داده است. روابط مسلمانان با کفار در زوایای گوناگون اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی, حقوقی و… که در قرآن کریم, به صورت زنده و با معیارهای مشخص و ضوابط معیّن, مطرح است, درمیان آن مجموعه بیکران, جایگاه ویژه ای دارد; زیرا قرآن به عنوان آخرین کتاب وحی الهی, رسالت جهانی داشته وبرای راهبری انسان در همه عصرها و نسل ها فرستاده شده است, چنانکه خود می فرماید: )هذا بصائرللنّاس… ( 1 این قرآن, وسیله بینایی همه مردم است. خلاصه سخن این که: رابطه بین اسلامیان ودیگر جوامع بشری, ضروری و فطری است و تداوم زندگی بشر, نیازمند این گونه روابط است و از سوی دیگر, اگر قرآن به عنوان آخرین پیام خدا به خلق و کامل ترین برنامه الهی بر جوامع انسانی, مبنا و شالوده هرنوع روابط را تشکیل ندهد, اعتلای اسلام و عزت مسلمانان آسیب دیده و زیر سوال خواهد رفت. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای،از کتابها و پژوهش های معتبر پیشین جمع آوری شده سعی بر آن شده که ضمن تشریح اصل موضوع به بسط معانی واژگان اصلی نیز پرداخته شود؛ زیرا آگاهی از معنای واژگان مخاطب را در فهم موضوع اصلی یاری بیشتری میدهد.