ملخص الجهاز:
"تازه پس از همهء اینها بیننده بعد از تماشای فیلم با این پرسش معنیدار مواجه میشود:«واقعا یعنی چه؟»مگر این وقایع را نمیتوانستیم از لابلای صفحات حوادث روزنامهها پیدا کنیم؟در نهایت در توصیف بمانی میتوان گفت:«فیلمی که در آن چند نفر میسوزند(دلایل و عواقب آنچه اهمیتی دارند؟)؛بازیگران(مانند کارمندان اداره!)نوبتی جلوی دوربین جیغ میکشند(کارت ورود میزنند!)؛تهمینه میلانی یکی از تهیه کنندگانش است؛ حبیب رضایی در آن بازی میکند و از همه مهمتر-بزرگترین و تنها نقطه ضعف فیلم-گویا هیچ اثری از مهر جویی در آن نیست.
(واقعا او کیست؟جالب اینجاست که تعلیق شناسایی او گاه از تعلیق سایر فصول فیلم بیشتر است!)در برخی از صحنهها از جمله بالای سر بمانی سوخته(با وجود ممانعت مأموران از ورود به بخش)و نیز حضور بزنگاه او در جایجای فیلم(از جمله در قبرستان)با سؤالات عجیب که فیلم را به ورطهء سوررئالیسم ناآگاهانه سوق میدهد بگیرید تا آن سکانس مضحک جیغوداد دختران پس از اولین ماجرای خودسوزی-که به نظر میرسد بازسازی عکسالعملهای مردم اطراف برج دوقلو در واقعه یازدهم سپتامبر است-تا پایان بیرمق و بلاتکلیف فیلم."