خلاصة:
کثرتگرایی روشی بهمعنای پذیرش و کاربست روشهای مختلف و متناسب است. این نوشتار به دنبال شناسایی دیدگاه آیتالله مصباحیزدی درباره کثرتگرایی روشی در علوم انسانی اسلامی و بیان جایگاه کاربرد روشهای مختلف و نیز بیان پیامدهای آن است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوا در مقام شناسایی دیدگاهها و دستهبندی آنها و نیز تحلیل منطقی در مقام بیان پیامدهای آن است. آیتالله مصباحیزدی بهعنوان یک فیلسوف به حوزه فلسفه علوم انسانی اسلامی پای میگذارند و در دو محور کلی، مبادی علم و ترابط علوم و نیز طرح دو نوع علم توصیفی و تجویزی، علوم انسانی اسلامی و کثرتگرایی روشی را مطرح میکنند. ایشان ضمن مبنا قرار دادن تناسب روش با موضوع، به جواز بلکه لزوم استفاده از انواع روشهای متناسب با موضوع میرسند و عملا در هر سه بخش مبادی و علوم توصیفی و علوم تجویزی، استفاده از روشهای عقلی، نقلی و تجربی را میپذیرند. از پیامدهای دیدگاه روشی ایشان، لزوم اهتمام به علوم انسانی اسلامی، اهتمام به فلسفه علم هر رشته، پذیرش انواع علوم و خدمات متقابل آنها به یکدیگر، امکان حرکت به سمت میانرشتگی و نیز پذیرش نسبی علوم انسانی مدرن و نقد آن است.
Methodical pluralism means the acceptance and application of different and proportionate methods. This paper seeks to identify the views of Ayatollah Mesbah Yazdi on methodical pluralism in the Islamic humanities, the application of different methods and the expression of its consequences. Using a content analysis method this paper identifies and categorizes the views and then logically analyzes its consequences. Ayatollah Mesbah Yazdi, as a philosopher in the field of philosophy of Islamic humanities, discuses this issue in two general axes - principles of science and relation of sciences - and then examines descriptive and prescriptive science, Islamic humanities and methodical pluralism. While basing the appropriateness of the method with the subject, he emphasizes the need to use a variety of methods appropriate to the subject and practically accepts the use of rational, narrative and empirical methods in all three sections - principles and descriptive sciences and prescriptive sciences. Some of the consequences of his methodological point of view are: paying attention to Islamic humanities, paying attention to the philosophy of science in each field, accepting all kinds of sciences and their mutual services to each other, possibility to move towards the interdisciplinary sciences, as well as the relative acceptance and critique of modern humanities.
ملخص الجهاز:
بنابراين مسئله مورد توجه در اين تحقيق، کثرتگرايي روشي در علوم انساني اسلامي با توجه به آرا و نظرات آيتالله مصباحيزدي و نيز بررسي جايگاه هر روش از منظر فلسفه علمي و بيان برخي پيامدهاي علمي چنين نگاهي خواهد بود.
از سوي ديگر ايشان در بيان تعاريف علم در جاي ديگر با توجه به معنايي که علم را حقيقت مطابق با واقع و نفسالامر در نظر ميگيرد و با فرض پذيرش چنين تعريفي از علم، درباره کثرتگرايي روشي ميگويند: «اگر علم، مطلق کشف واقع باشد، به اين معناست که روشهاي متعدد دارد و ممکن است با روش تجربي کشف شود يا با روش هاي عقلي، نقلي و تاريخي، وحياني، و يا حتي شهود و علم حضوري.
تناسب روش با موضوع آيتالله مصباحيزدي آنگاه كه به دنبال بيان معياري براي شناخت روش براي مطالعه مسائل يک علم است، به مسئله سنخيت و لزوم تناسب روش با موضوع و مسائل علم ميپردازد: فيلسوفان روششناسي درباره انواع استدلال و طبقهبندي علوم و نيز درباره اينکه در هر دستهاي از علوم، از چه روشي براي اثبات مسائل آن بايد استفاده کرد، بحث کردهاند.
به بياني دقيقتر ميتوان گفت: هر علم تجويزي از دو گونه اطلاعات استفاده ميکند، يکي بعد توصيفي آن علم يا علوم ديگر که اين بخش ممکن است از روش تجربي یا نقلي حاصل شود و ديگري نظام ارزشي که مبتني بر آن بايد و نبايدها تعيين ميشود و اين بخش در دين از طريق روش نقلي به دست ميآيد و البته روش عقلي نيز که در مثل ساختن قياس و استدلالها در ضمن کار بدان حاجت ميافتد.