خلاصة:
زمینه و هدف: دانشآموزان در معرض خطرات زیادی هستند که سلامت جسمی و روانی آنان را تهدید میکند و انجام فعالیت های علمی در این حوزه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و گرایش به مصرف موادمخدر در شهر زابل میباشد.
روششناسی: روش تحقیق از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن دانشآموزان پسر مقطع دوم متوسطه در شهر زابل که تعداد آنها 4721 نفر میباشند حجم نمونه 355 نفر، که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد که روایی آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد.
یافتهها: حاکی از آن است که میانگین میزان گرایش به موادمخدر پسران به طور معنادار از دختران بیشتر است؛ همچنین بین ارتباط با دوستان ناباب و میزان گرایش به موادمخدر رابطه مثبت معناداری وجود دارد، اما بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با گرایش به موادمخدر رابطه معنادار معکوس دارد.
نتایج: آزمون رگرسیون نشان داد که روابط با دوستان ناباب، جنسیت و هنجارهای اجتماعی در مجموع 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
Background and objectives: The purpose of this study was to investigate the relationship between social capital and tendency to drug use in Zabol city. Methodology: The research method was of survey type and the statistical population of this study included 4,721secondary school male students in Zabol city. The sample size was set as 355 individuals who were selected using Cochran formula. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed using face validity and its reliability was calculated using Cronbach's alpha coefficient. Findings: The results indicated that the mean of male students' tendency towards drug use was significantly higher than female ones; there was a significant positive relationship between the wicked friends and the rate of tendency toward drug, but there was a inverse significant relationship between social capital and its dimensions with the tendency toward drug. Results: Regression test showed that the relationships with wicked friends, gender, and social norms account for 36% of the variations in dependent variables.
ملخص الجهاز:
رابطه بين سرمايه اجتماعي و گرايش دانش آموزان به مصرف موادمخدر تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٤/٢٩ تاريخ پذيرش: ١٣٩٧/٠١/٢٠ اکبر زارع شاه آبادي،١ محمد علي اويسي،٢ ليلي بنياد 3 از صفحه ١ تا ٢٠ چکيده زمينه و هدف: دانش آموزان در معرض خطرات زيادي هستند که سلامت جسمي و رواني آنان را تهديد ميکند و انجام فعاليت هاي علمي در اين حوزه از اهميت بسزايي برخوردار است .
بدين معني که هر چه ارتباطات و تعاملات بين فردي مؤثر و مناسبي بين دانش آموزان وجود داشته باشد احتمال گرايش به سوي رفتارهاي پرخطر و آسيب هاي اجتماعي کمتر خواهد بود(باقري يزدي، ١٣٨٨: ٣) در واقع جامعه و اطرافيان متقابلا در افزايش مصرف مواد نقش دارند، به طوري که در برخي گروههاي اجتماعي، مصرف مواد شرط پذيرفته شدن از سوي ديگران است (گراهام، ٢٠٠٨).
اين سرمايه موجود در روابط ميان افراد، اگر در قالب شبکه هاي اجتماعي متمرکز و تجميع شوند، حامل انرژي فراواني ميشود که 7 ميتواند افراد را به اهداف خود برساند و در تحليل نهايي، سودي براي جامعه در افزايش توانايي افراد در حل مسائل خود و کسب اهداف داشته باشد(عطار، ١٣٩١: ١٨٢).
٣- بين سرمايه اجتماعي و ابعاد آن با ميزان گرايش دانش آموزان به سوء مصرف موادمخدر رابطه وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه بين سرمايه اجتماعي و گرايش دانش آموزان به مصرف موادمخدر بود که علاوه بر متغير فوق رابطه متغيرهاي جنسيت و ارتباط با دوستان ناباب با سرمايه اجتماعي مورد بررسي قرار گرفت .