خلاصة:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی رابطه میان سکوت سازمانی و سکونزدگی شغلی کارکنان اداری با نقش میانجی نظارت مدیر در دادگستری شهرستان تهران انجامشده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان اداری شعب مجتمعهای قضایی شهرستان تهران، به تعداد 6 هزار نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 361 نفر تعیین شد. بهمنظور انتخاب افراد نمونه از روش نمونهگیری خوشهای استفادهشد. گردآوری دادهها از طریق سه پرسشنامه استاندارد سکوت سازمانی ونداین (2003)، سکونزدگی باردویک (1986) و نظارت و کنترل آنتونی و همکاران (1989) انجامشد. دادههای حاصل، با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و چندگانه، تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سکوت سازمانی و سکونزدگی شغلی کارکنان اداری همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و متغیر سکوت سازمانی میتواند 25/5 درصد از تغییرات متغیر سکونزدگی شغلی را تبیین کند؛ بین نظارت مدیر و سکونزدگی شغلی کارکنان اداری همبستگی معنادار وجود ندارد و متغیر نظارت مدیر فقط میتواند 0/6 درصد از تغییرات متغیر سکونزدگی شغلی را تبیین کند که مقدار ناچیزی است؛بین سکوت سازمانی کارکنان اداری و نظارت مدیر همبستگی منفی و معنادار وجود دارد؛ و تأثیر متغیّر میانجی یعنی نظارت مدیر در رابطه میان دو متغیّر سکوت سازمانی و سکونزدگی شغلی معنادار نیست.
The aim of this research was to identify the relationship between organizational silence and careerplateau of office staff with the mediating role of managerial supervision in the judiciary of Tehran province.The statistical population of the study included all office staff of the branches of judicial complexes in Tehran province,numbering 6,000people.The sample size was 361,according to Morganchr('39')s table.The"cluster sampling"method used to select the sample individuals.Data were collected through three standard questionnaires of Van Dynechr('39')s Organizational Silence(2003),Bardwickchr('39')s CareerPlateau(1986)And Supervision and Control of Anthony et al(1989).The obtained data were analyzed by Pearson correlation coefficient,simple and multiple regression tests.The results of testing the research hypotheses showed:There is a positive and significant correlation between organizational silence and careerplateau of the office staff and the variable of organizational silence can explain25.5%of the changes in the variable of career plateau;There is no significant correlation between managerial supervision and careerplateau of the office staff,and the managerial supervision variable can explain0.6%of the changes in the career plateau variable,which is a very small amount;There is a significant negative correlation between organizational silence of administrative staff and managerial supervision and the effect of mediator variable(managerial supervision)on the relationship between the two variables of organizational silence and careerplateau is not significant.
ملخص الجهاز:
سکوت سازماني به معناي خودداري کارکنان از بيان ارزيابيهاي رفتاري؛ شناختي و اثربخش در مورد موقعيت هاي سازمان است (پورقاسم و آقااحمدي، ١٣٩٦ به نقل از: شجاعي، ١٣٩٤) و سکون زدگي هنگامي رخ مي دهد که امکان صعود و پيش رفت در سلسه مراتب اداري سازمان براي فرد وجود نداشته باشد (لي٣، ٢٠٠٣: ٥٣٩).
به عبارت ديگر؛ اوست که در کنار وظايف مختلفي که به عهده دارد، با نقش نظارتي خود ميتواند از پديده سکوت سازماني و به تبع آن ، سکون زدگي جلوگيري کند (پورقاسم و آقااحمدي، ١٣٩٦ به نقل از: شجاعي، ١٣٩٤)؛ با اين وصف پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گويي به آن بوده که چه رابطه اي ميان سکوت سازماني و سکون زدگي شغلي کارکنان اداري با نقش ميانجي نظارت مدير در مجموعه دادگستري وجود دارد؟ ٢- چارچوب نظري و الگوي مفهومي در اين بخش ، نخست ؛ مفاهيم سه متغير پژوهش (سکوت سازماني، سکون زدگي و نظارت ) و سپس ادبيات پژوهشي مرتبط با آن ها (پيشينه پژوهشي تحقيق ) مورد بررسي قرار گرفته است .
Jaweria & Jaleel براساس الگوي مفهومي تحقيق (شکل ١)، فرضيه هاي پژوهش عبارت اند از: ميان سکوت سازماني و سکون زدگي شغلي کارکنان اداري در دادگستري شهرستان تهران رابطه معنادار وجود دارد.
ميان سکوت سازماني و سکون زدگي شغلي کارکنان اداري با نقش ميانجي نظارت مدير در دادگستري شهرستان تهران ، رابطه معنادار وجود دارد.
جدول ٣ نشان ميدهد که بين سکوت سازماني و سکون زدگي شغلي کارکنان اداري در دادگستري شهرستان تهران همبستگي مثبت و معنادار (٠/٥٠٧) در سطح خطاي ٠/٠٠١ وجود دارد (تأييد فرضيه شماره ١).