خلاصة:
عشق زمینی یا غیرعفیف ازجمله کیفیات نفسانیای است که انسانها در زندگی خویش تجریه میکنند. بررسی تحلیلی- توصیفی آرای ابنسینا نشان میدهد عشق زمینی یا شهوانی اساساً نوعی بیماری روحی- روانی است که گاه به بروز بیماریهای جسمانی میانجامد. اینگونه عشق درنتیجۀ غلبۀ افکار و تصورات ذهنی بر انسان عارض میشود و در آن، معشوق ممکن است هر شیء مادّی اعم از جمادات، گیاهان، حیوانات و انسانها باشد؛ البته مهمترین مصداق چنین علاقهای عشق یک انسان به انسان دیگر است. راهکارهای موردنظر ابن سینا جهت درمان بیماری عشق زمینی عبارت اند از: وصال عاشق و معشوق، جلب توجه عاشق به معشوقی دیگر، و تقویت قوای جسمانی و مادّی عاشق. در روانشناسی معاصر، عشق هوسی را می توان با عشق زمینی بوعلی همایندسازی کرد.
ملخص الجهاز:
١٥٧)؛ ب ) عشق موجودات عقلی مجرد به ذات خـدا و ذات خـود از آن جهت که این موجودات نیز بدان سبب که از اوصاف و ویژگی های مـادی ، مجردنـد، کمال و جمال مطلق دارند و لذا هریک از آن ها به ذات خویش و مجردات دیگر و همچنین خداوند متعال ، عاشق اند؛ ج ) عشقی که درمیان انسان ها واقع مـی شـود و ایـن مرتبـه ، خـود دارای درجاتی است که به ترتیب ، بدین شرح اند: عشق انسان های عارف و وارسته به خدا و موجودات مجرد عقلی (ابن سینا، ١٤٠٠، ص .
از مجموع نکاتی که ابن سینا درباره عشق زمینی بیان کرده است ، درمی یابیم کـه در ایـن حالت ، نخست مجموعه ای از افکار و تصورات بر قوه متخیلۀ انسان غلبه مـی کنـد و سـپس حالاتی مانند ترس در بدن عارض می شود؛ زیرا میان نفس و بـدن ، رابطـه ای وثیـق برقـرار است و حالات یکی بر دیگری اثر می گذارد.
با توجه به نکاتی که درخصوص ماهیـت عشـق زمینـی و معشـوق آن بیان شد، عاشق در این عشق ، نفوس حیوانی و ناطقۀ انسانی است ؛ البتـه نفـس حیـوانی یـا نفس در مرتبۀ خیال ، محور عمده عاشقی در این بحث به شمار مـی آیـد؛ زیـرا مطـابق نظـر ابن سینا ادراک مکرر صورت های خیالی و وسواس داشتن در آن ها بـه بـروز چنـین عشـقی می انجامد.