خلاصة:
هویت ملی، مهمترین سرمایه فرهنگی و تاریخی هر کشوری است که در گذشته های دور شکل گرفته و نسل به نسل تداوم پیدا می کند. فقدان یک نگرش تاریخی به هویت ملی میتواند موجب برداشت های متناقض و خارج از مداری گردد که بعضا مناقشهبرانگیز خواهد بود. بستر تاریخی یک هویت تا آنجا اهمیت دارد که برخی از متفکران، هویت را اساسا مقوله ای تاریخی قلمداد می کنند و بر این باورند که هویت ملی هر کشوری از انباشت سرمایه های یک ملت در طول تاریخ پدید آمدهاست و بنابراین سرگذشت مشترک تاریخی مهمترین عنصر تعیینکننده در یک هویت قلمداد می شود. در این مقاله با شیوه کتابخانه ای و تحلیلی نخست برخی دیدگاهها و برداشتها پیرامون هویت ملی ایرانیان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با نقد آنها به این پرسش پاسخ داده شدهاست که چه ضرورتی برای داشتن یک رویکرد تاریخی وجود دارد و فقدان آن چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد برای روایت هویت یک ملت و نیز برای تمیز دادن روایتهای درست از نادرست، داشتن یک رویکرد تاریخی ضرورتی انکارناپذیر است
National identity is the most important cultural and historical asset of any country that was formed in the distant past and continues from generation to generation. The lack of a historical view of national identity can lead to contradictory and deflective approaches that are sometimes controversial. The historical context of an identity is so important that some thinkers consider identity to be essentially a historical category and believes that the national identity of any country has arisen from the accumulation of a nation's qualities throughout history and therefore a common history is considered the most important determinant of an identity. In this article, with the help of library and analytical method, some views and perceptions about the national identity of Iranians are studied and finally, by criticizing them, the questions of what is necessary to have a historical approach and what is the consequences of its lacking, are answered. The findings of this study show that in order to narrate the identity of a nation and to distinguish right from wrong, having a historical approach is an undeniable necessity.
ملخص الجهاز:
در این مقاله با شیوه کتابخانه ای و تحلیلی نخست برخی دیدگاه ها و برداشت ها پیرامون هویت ملی ایرانیان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با نقد آنها به این پرسش پاسخ داده شده است که چه ضرورتی برای داشتن یک رویکرد تاریخی وجود دارد و فقدان آن چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت ؟ یافته های این تحقیق نشان میدهد برای روایت هویت یک ملت و نیز برای تمیز دادن روایت های درست از نادرست ، داشتن یک رویکرد تاریخی ضرورتی انکارناپذیر است .
اما مسأله ای که از این رخداد پیشگیری کرد داشتن یک پشتوانه تمدنی نیرومند از دوران باستان و یک تجربه تاریخی از تقابل بین «ایرانی» و «انیرانی» بود که در مجموع به ایرانیان «هویتی» خاص میبخشید و موجب میشد تا با اتکای بر آن در برابر یک قوم مهاجم از هویت ایرانی خود دفاع کنند.
بروز اندیشه ناسیونالیسم در دوران جدید و ظهور گفتمان اسلامی پس از انقلاب نیز اگر در جایگاه تاریخی خود مورد بررسی قرار گیرند میتوانند مقوم و مکمل همان هویت کهن ایرانی باشند.
از جمله اریک هابسام کشورهایی نظیر ایران، چین ، کره ، ویتنام و مصر را از این قاعده مستثنی کرده و گفته اند این ملت ها به دلیل داشتن تاریخی کهن دارای یک نوع شبه ناسیونالیسم ابتدایی هستند١٦ که به ویژه در مورد ایران، بر هویت قومی-مذهبی دوره ایران قبل از اسلام استوار است .