خلاصة:
آرامستانها مکانهایی تاریخی و فرهنگی هستند که زبان و هویت مردگان را در بافت مشخصی بهنمایش میگذارند. گورنوشته را میتوان منبع بسیار غنی از اطلاعات زبانی درنظر گرفت که در مطالعات فرهنگی کمتر سخنی از آنها بهمیان آمده است. بنابراین، با هدف بررسی درونمایه و محتوای گورنوشته در خلال مطالعهای میدانی از ۹۱۵ گورنوشته (فارسی و ترکی) آرامستانهای تبریز عکسبرداری شد. سپس با بهرهگیری از تحلیل محتوا گورنوشتهها از منظر ابزارهای خرد و کلان بررسی شدند. بهدلیل درج نشدن تاریخ تولد در برخی از گورنوشتهها تاریخ وفات ۱۳۲۰ تا ۱۳۹۹ مدنظر بود. گرچه در نگاه اول بهنظر میرسد گورنوشتهها از منظر دارا بودن نام فرد متوفی، تاریخ وفات و تولد محتوایی یکسان دارند، ولی یافتههای تحقیق حاضر نشان از بهرهگیری ابزارهای کلان همچون هویت، علت فوت، پیام اخلاقی و ابزارهای خٌرد برای خلق محتوایی بدیع و منحصربهفرد متوفی دارد. از سوی دیگر یافتهها حاکی از حضور کمرنگ زبان ترکی در مضامین گورنوشتههای تبریز است.
Graveyards are historical and cultural sites that display the language and identity of the dead in a specific context. Epitaphs can be considered a prosperous source of linguistic information rarely mentioned in cultural studies. Therefore, to study the theme and content of epitaphs, authors photographed 915 tombstones (Persian and Turkish) of Tabriz graveyards within a field study. Then, using content analysis, the authors examined the epitaphs based on micro and macro tools. Due to not including the date of birth in some epitaphs, the death year was considered 1941 to 2020. At the first glance, it seems that the epitaphs have the same content in terms of having the deceased's name, date of death, and birth. However, the present study's findings revealed that some elements such as identity, the cause of death, moral message, and micro tools are used to create original and unique epitaphs. On the other hand, the findings indicated the low presence of the Turkish language in Tabriz epitaphs.
ملخص الجهاز:
org/0000-0001-9794-0469 گورنوشته ها از منظر دارا بودن نام فرد متوفي، تاريخ وفات و تولد محتوايي يکسان دارند، ولي يافته هاي تحقيق حاضر نشان از بهره گيري ابزارهاي کلان همچون هويت ، علت فوت ، پيام اخلاقي و ابزارهاي خرد براي خلق محتوايي بديع و منحصربه فرد متوفي دارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) تصوير ٢: گورنوشته مربوط به سال ١٣٣٠ (آرامستان ستارخان تبريز) Picture 2: Epitaph of year 1951 (Satarkhan graveyard, Tabriz) 285 آرامستان ها چشم اندازهاي فرهنگي هستند که امکان تجزيه وتحليل و درک مفاهيم اساسي فرهنگي هر جامعه را فراهم مي کنند و گورنوشته متني است که ارزش هاي اجتماعي و اقتصادي دوره اي خاص را منعکس ميکند ( ,Mathews &Clark, Johnson .
ضرورت بررسي از آنجا ناشي ميشود که گورنوشته ها نه تنها نگرش بازماندگان به متوفي و خود پديدة مرگ را مورد تأکيد قرار مي دهند، بلکه ماهيت تغييرات به وجود آمده در کاربرد زبان و همچنين نگرش هاي مربوط به مرگ را بيان مي کنند؛ بنابراين مقالۀ حاضر درصدد يافتن پاسخي براي سؤال هاي زير است : ١.
درادامه به بررسي برخي گورنوشته هاي قديمي ميپردازيم که در آن ها به بيماري فرد متوفي اشاره شده است : 303 ٢٧) فلک نکرد ترحم به نوجواني من / خزان نمود اجل باغ و بوستاني من / گرفته بود قضا آتشي به جان من / ز هرچه کردم آزاد شوم علاج نشد (رسول يوسفي، وفات .