خلاصة:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی و رفتار شهروندی انجام گردیده است . تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات ، توصیفی از نوع توصیفی -تحلیلی است . جامعه آماری در این پژوهش کلیه معلمان مقطع متوسطه دوره اول منطقه تبادکان که تعداد ۱۴۰ نفر می باشند در نظر گرفته شده است . نمونه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران ۱۰۲ نفر محاسبه گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و روایی اعتبار عاملی تاییدی استفاده شد. جهت سنجش پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده گردید.ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر ادراک کارکنان از سیاست سازمانی ، ۰.۹۴۱ و ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر رفتار شهروندی ، ۰.۸۹۷ بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل و اس پی اس اس استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان داد بین ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین رفتار سیاسی کلی و رفتار شهروند سازمانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین اجتناب فعال و رفتار شهروند سازمانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد.بین خط مشی پرداخت و ارتقاء و رفتار شهروند سازمانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد.
ملخص الجهاز:
نتايج تحقيق نشان داد بين ادراک کارکنان از سياست هاي سازماني و رفتار شهروندي سازماني رابطه منفي و معناداري وجود دارد.
با اين وجود، درحد مطالعات انجام شده ديدگاه جامع و نظريه مدوني در زمينه رابطه بين ادراک سياسي کارکنان و رفتار شهروندي سازماني ارائه نشده است و از سوي ديگرشناخت صحيح متغيرهاي ذکرشده درجهت تغيير رفتار کارکنان اهميت بسياري براي مديران و کارکنان در سازمان ها دارند که موجب مي گردد از هدر رفت منابع و سرمايه انساني جلوگيري شود و اصول اخلاقي حاکم بر سازمان ها به صورت صحيح شناسايي گردد و ادراک صحيحي از رفتار در جهت تحقق هدف حاصل شود.
بنابراين با توجه به آنچه گذشت دغدغه اصلي پژوهشگر در اين پژوهش پاسخ به اين سؤال مي باشد که آيا بين ادراک کارکنان از سياست سازماني و رفتار شهروندي رابطه اي وجود دارد؟ 1Podsakoff 2MacKenzie 3Paine 4Bachrach مبانی نظری ۰ ادراک کارکنان از سیاست های سازمانی افراد حداقل یک سوم زندگی(دوران بزرگسالی) خود را در سازمان ها سپری می کنند.
بر اساس نتايج اين پژوهش ، بين ادراک سياست سازماني و مقاومت هاي شناختي و هيجاني کارکنان در برابر تغيير رابطه مثبت معناداري وجود داشته است .
فرضيه اصلي: بين ادراک کارکنان از سياست هاي سازماني و رفتار شهروندي رابطه وجود دارد.
اين نتيجه با نتايج اسماعيلي (۱۳۹۳) که در پژوهش خود با عنوان تبيين نقش ادراک کارکنان از عدالت سازماني در رفتارهاي شهروندي سازماني ، انجام داده است همخواني و مطابقت دارد.