خلاصة:
جریان سلطه بینالملل با محوریت آمریکا و صهیونیسم بینالملل که در چهره رژیم صهیونیستی در منطقه حساس غرب آسیا منافع نامشروع خود را دنبال میکند با بهرهگیری از خاندانها و حکام وابسته حاکم بر کشورهای عربی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیتهای پیدرپی نظام برخاسته از آن یعنی جمهوری اسلامی در ایران در طول بیش از سه دهه که امروزه منجر به شکلگیری جبهه مقاومت اسلامی افتخارآفرین در منطقه شده و این جبهه مقاومت، زمینهساز شکلگیری و انسجام بیداری اسلامی گردیده است، همواره تلاش کرده است به هر نحو ممکن به مقابله با آن بپردازد که جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی با حزبالله لبنان، جنگ 22روزه آن رژیم با مردم غزه و بحرانآفرینی در سوریه، حلقههایی از این عملیات زنجیرهای علیه مقاومت مردمی - اسلامی قلمداد میشود.
بحرانهایی که در منطقه خاورمیانه، بعد از جنگ عراق و ایران شروع شدهاند، از جمله حمله عراق به کویت ـ که به نظر میرسد، هم آغاز ظهور تروریسم جدیدی به نام داعش است و هم آغاز تغییر معادلات منطقهای و تغییر معادلات قوا است ـ همه منجر به مداخله نظامی شدهاند. وقتی که عراق به کویت حمله کرد، آمریکاییها با مداخله نظامی صدام حسین را از کویت بیرون کردند. بعد از اینکه عراق در درون کشورش تسلیم نشد، آمریکاییها برای سرنگونی صدام، مداخله نظامی کردند.
به محض اینکه حرکتهایی در جهان عرب به نام بیداری اسلامی یا بهار عربی اتفاق افتاد، قدرتهای بزرگ برای مهار این حرکتها وارد عمل شدند و همه آنها [قدرتهای بزرگ] از طریق مداخله نظامی صحنه بهم ریختگی دولتها در این منطقه و همچنین، گذار از دولتهای دیکتاتوری به دولتهای به وجود آمده بر اثر رای مردم یا دموکراسی را مدیریت کردند.
به محض اینکه در سوریه نیز حرکتی به هر عنوانی آغاز شد، منجر به مداخله ترکیه، عربستان و حمایت مالی قطر، به طور گسترده شد و حرکت داخلی سوریه تبدیل به یک میدان جنگ نیابتی از سوی کسانی شد، که حوزه سوریه را منطقهای برای امنیت و یا نفوذ خود تلقی میکردند. بنابراین، طی تقریبا 15 سال گذشته، در منطقه خاورمیانه شاهد مداخلات نظامی و پس از مداخله نظامی، حل مساله از طریق سیاسی به طور ناقص یا به طور نوعی فراتر از ناقص هستیم. سوریه نیز دچار چنین وضعیتی شده است و مداخله نظامی آمریکا از طریق عربستان و ترکیه، واکنش روسیه را به شکل مداخله هوایی نظامی در پی داشته است. دخالت نظامی روسیه، شاید از این دیدگاه قابل فهم باشد.
ملخص الجهاز:
ورود نیروهای منطقه ای و فرامنطقه ای به بحران سوریه و علل و عوامل آنها امین کریم نیا كارشناسي ارشد رشته جغرافیا، گرایش سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران چکیده جریان سلطه بینالملل با محوریت آمریکا و صهیونیسم بینالملل که در چهره رژیم صهیونیستی در منطقه حساس غرب آسیا منافع نامشروع خود را دنبال میکند با بهرهگیری از خاندانها و حکام وابسته حاکم بر کشورهای عربی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیتهای پیدرپی نظام برخاسته از آن یعنی جمهوری اسلامی در ایران در طول بیش از سه دهه که امروزه منجر به شکلگیری جبهه مقاومت اسلامی افتخارآفرین در منطقه شده و این جبهه مقاومت، زمینهساز شکلگیری و انسجام بیداری اسلامی گردیده است، همواره تلاش کرده است به هر نحو ممکن به مقابله با آن بپردازد که جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی با حزبالله لبنان، جنگ 22روزه آن رژیم با مردم غزه و بحرانآفرینی در سوریه، حلقههایی از این عملیات زنجیرهای علیه مقاومت مردمی - اسلامی قلمداد میشود.
بررسی تحولات میدانی، مهمترین جبهه های عملیاتی سوریه قبل و بعد از آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه بیش از پیش دلایل نگرانی کشورهای غربی و رژیم های مرتجع عربی از این حضور را آشکار خواهد ساخت جبهه عملیاتی حلب به اتفاق صاحبنظران و کارشناسان امور نظامی و راهبردی مهمترین جبهه عملیاتی سوریه شمرده میشود، به گونه ای که کوچکترین تغییر و تحول رخ داده بر معادلات میدانی حاکم بر آن، بحران سوریه را در تمام ابعاد آن تحت تاثیر خود قرار خواهد داد (مقدم، .