خلاصة:
تامین مالی تروریسم جرم بزرگی است که میتواند اقتصاد کشورها را تحت تاثیرخود قرار دهد و دارای آثار و تبعات فراوانی در سطح جامعه است. تامین مالی تروریسم یکی از اشکال سردستگی است که در این زمینه مقررات خاصی در قوانین کیفری ایران وجود دارد. بر این اساس در این پژوهش به روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانهای به بررسی چگونگی مقابله با تامین مالی تروریسم در ایران و اسناد بینالمللی و نقش رسانهها در اثربخشی آن پرداخته شد. بنابراین در این پژوهش چگونگی مقابله با تامین مالی تروریسم در ایران، راههای تامین مالی تروریسم، نحوه مقابله با منابع مالی تروریسم درایران، قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم و اشکالات وارده، چگونگی مقابله با تامین مالی تروریسم در اسناد بینالمللی، نقش رسانهها در اثربخشی مقابله با تامین مالی تروریسم و الزامات و بایستههای رسانهها در مبارزه با تامین مالی تروریسم بررسی شد. بررسیها نشان داد که جمهوری اسلامی ایران نیز همگام با دیگر کشورها، پدیده پولشویی و تامین منابع مالی تروریسم را جرم انگاری نموده، قانون و مقررات لازم را تهیه و به تصویب مراجع ذی صلاح رسانده است و قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد. همچنین نتایج نشان داد که رسانههای اجتماعی باید اهمیت سیاسی CTF را با بازتاب صریح اولویت-های شورای امنیت سازمان ملل و FATF در سیاستها، استراتژیها و گزارشهای شفافیت خود تشخیص دهند.
AbstractTerrorist financing is a major crime that can affect the economies of countries and has many effects and consequences at the community level. Terrorist financing is one of the forms of leadership in which there are special provisions in Iranian criminal law. Accordingly, in this descriptive study and the use of library resources, the study of how to deal with the financing of terrorism in Iran and international documents and the role of the media in its effectiveness was investigated. Therefore, in this study, how to deal with terrorist financing in Iran, ways of financing terrorism, how to deal with terrorist financing in Iran, law on combating terrorism financing and the problems, how to deal with terrorist financing in international documents, the role of media The effectiveness of countering the financing of terrorism and the requirements and requirements of the media in the fight against the financing of terrorism were examined. Studies have shown that the Islamic Republic of Iran, along with other countries, has criminalized the phenomenon of money laundering and financing of terrorism, has prepared the necessary laws and regulations and approved by the competent authorities, and the law on combating the financing of terrorism by parliament. The Islamic Council was approved. The results also showed that social media should recognize the political importance of the CTF by explicitly reflecting the priorities of the UN Security Council and the FATF in their policies, strategies and transparency reports.
ملخص الجهاز:
مانند قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و نيز کنوانسيون هاي بين المللي متضمن قواعد آمره ٢ الزام آورند و برخي ديگر بايسته هاي اختياري هستند که به طور هماهنگ توسط گروه هاي مختلفي از کشورها ايجاد شده اند (به طور مثال توصيه هاي ويژه هشت گانه گروه اقدام مالي ٣ در مورد مبارزه با تأمين مالي تروريسم ٤.
گروه هاي تروريستي ماهيتا همواره با جرم و جنايت سر و کار داشته اند، اما به ويژه پـس از پـايان جنگ سرد و فروپـاشي شوروي و اضمحلال بلوک شرق که گروه هاي تروريستي را از يک منبع قابل توجه مالي و پـشتوانه عظيم ايدئولوژيک محروم نمود، اين گروه ها براي تامين منابع مالي مورد نياز خود، به طور گسترده به جرايم سازمان يافته 1provides or collects funds فراملي يا به همکاري وتعامل با چنين سازمان هايي از جمله کارتلهاي قاچاق اسلحه و مواد مخدر گرايش پـيدا کردند (بقاييهامانه ، ١٣٨٠: ٧٢٦).
به عنوان مثال ، اهميت نفت عربستان براي آمريکا سبب شده است که ايالات متحده نه تنها چشم خود را بر اقدامات عربستان ببندد، بلکه از اقدامات اين کشور نظير حمله به يمن نيز پـشتيباني کند نحوه مقابله با منابع مالي تروريسم درايران جمهوري اسلامي ايران نيز همگام با ديگر کشورها، پديده پولشويي و تامين منابع مالي تروريسم را جرم انگاري نموده ، قانون و مقررات لازم را تهيه و به تصويب مراجع ذي صلاح رسانده است .
در ماده يک لايحه مبارزه با تروريسم ، عبارت «جهت تاثيرگذاري بر خط مشي، تصميمات و اقدامات دولت جمهوري اسلامي ايران ، ساير کشورها و سازمان هاي بين الدولي» به عنوان انگيزه مورد توجه قرار گرفته است (حبيب زاده و حکيميها، ١٣٨٦: ٦٨-٦٧).