خلاصة:
هدف پژوهش بررسی فرایند تولید کتابهای درسی در ایران و مقایسة آن با کرة جنوبی، ژاپن، آمریکا، سنگاپور و ترکیه بود. پژوهش از نوع کیفی با روش تطبیقی انجام گرفت. جامعة آماری کتابهای درسی کشورهای جهان بود و نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. دادهها با روش چهارمرحلهای جرج بردی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد: 1. در همة کشورها، کتاب درسی اصلیترین رسانة آموزشی است و مسئولیت تدوین سیاستهای اساسی و کلی تهیة کتابهای درسی بر عهدة وزارت آموزش و پرورش است. 2. برخلاف سایر کشورها، در ایران یک دورة 10ساله بهعنوان فاصلة زمانی تجدید نظر و بازبینی کلی کتاب درسی در نظر گرفته شده است که تقریباً دوبرابر سایر کشورهای مورد مطالعه است. 3. در همة کشورهای مورد مطالعه بهجز ایران، سیاستهای چندتألیفی و تولید غیر متمرکز وجود دارد. 4. در همة کشورهای مورد مطالعه مرجعی فراتر از مؤلفان کتابهای درسی برای بررسی پیشنویس کتابها و تأیید آن وجود دارد؛ اما جایگاه این مرجع در سلسلهمراتب درون وزارت آموزش و پرورش متفاوت است. 5. در حالی که در سایر کشورها، مؤلفان دولتی و غیر دولتی کتاب درسی تألیف میکنند، در ایران تنها مؤلفان انتخابشدة دولتی که توسط دفتر تألیف و تحت شرایطی گزینش میشوند، وجود دارند. 6. انتخاب کتاب درسی در ایران مفهومی ندارد، اما در سایر کشورها انتخاب به معنای گزینش بهترین کتاب از بین کتابهای تأییدشده و متناسب با نیازهای آموزشی مدرسه، معلم و دانشآموز است. 7. در همة کشورها مراحل برنامهریزی، تألیف، تأیید و انتشار کتاب درسی اگر چه با برخی تفاوتها، مشترک است.
This qualitative study with comparative method and with the help of George Brady model was conducted with the aim of examining the textbook production process in Iran and comparing it with South Korea, Japan, USA, Singapore and Turkey. The statistical population of this study was the textbooks of the countries of the world, the sample of which was purposefully selected. The required information was collected by library method and analyzed using George Brady's four-step method. The results showed: 1. In the Islamic Republic of Iran, as in other countries, the textbook is the main educational media and the Ministry of Education is responsible for formulating basic and general policies for the preparation of textbooks. 2. Unlike other countries, in the Islamic Republic of Iran, a 10-year period is considered as the time interval for revision and general revision of the textbook, which is almost twice the period considered in other countries under study. 3. In all countries studied except Iran, there are multi-authorization policies and decentralized production. 4. In all countries under study, there is a reference beyond textbook authors to review and approve draft books; But the position of this authority in the hierarchy within the Ministry of Education is different. 5. While in other countries, governmental and non-governmental authors (individually or in groups in the form of companies and private publishers) write textbooks, in Iran there are only selected government authors selected by the author under certain conditions. 6. Choosing a textbook in Iran does not make sense, but in other countries the choice means choosing the best book from the approved books and tailored to the educational needs of the school, teacher and student. 7. In examining the main stages of the process of preparing textbooks of the formal education system in the studied countries, it was also found that in all of them, stages planning, authorship, approval, publication, although with some differences, are common.
ملخص الجهاز:
با اين حال ، فارغ از اينکه چنين سازوکار مناسبي، در حال حاضر که آن سازمان در حال تدوين و اجراي گستردة برنامه هاي درسي جديد به فراخور تغييرات ساختاري در نظام آموزشي کشور است ؛ وجود دارد يا خير، سؤال اساسي آن است که در ساير کشورهاي جهان به ويژه کشورهايي که نظام آموزشي موفقي داشته اند و تحولات گسترده اي از قبيل تغيير ساختار نظام آموزشي و تدوين چارچوب جديد برنامۀ درسي ملي را تجربه کرده اند، تهيۀ کتاب هاي درسي چه روندهايي را طي کرده يا ميکند؟ فرايندهاي جاري در زمينۀ تأليف کتاب هاي درسي نظام آموزشي کشور ما چه شباهت ها و تفاوت هايي با فرايندهاي ساير کشورها دارد؟ بهره مندي آگاهانه از تجربيات ساير کشورها از طريق اجراي يک مطالعه تطبيقي چه پيشنهادهايي مي تواند براي بهبود فرايند تأليف کتاب درسي ايران داشته باشد؟ با عنايت به اينکه پژوهش هاي پيشين در اين زمينه که توسط مجيدي (١٣٦٥) و معتمدي (١٣٩٣) انجام شده اند، تنها به بررسي تحولات و سير تطور کتاب هاي درسي از تأسيس دارالفنون (١٢٣٠ هـ ش ) تا سال ١٣٩٠ پرداخته اند و ناظر به اصلاحات آموزشي فعلي - پس از تصويب سند برنامۀ درسي ملي (١٣٩١) - نبوده و نيز فاقد جنبۀ تطبيقي هستند، اين مطالعه ميتواند خلأ موجود در اين زمينه را پر کند.
World Data on Education Seventh edition (IBE,1-5, Turkey, Japan, Singapoer, USA, Korea ,2015) با توجه به اينکه پژوهش حاضر از نوع کيفي است تبديل اطلاعات به کميت و تحليل آماري در آن وجود ندارد، اطلاعات و داده هاي جمع آوريشده به صورت کيفي و بر اساس سؤال هاي پژوهش با کمک روش بردي تجزيه و تحليل شد.