خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف نقد فرایندهای مسئلهیابی و مسئلهسازی فمینیسم حقوقگرا نوشته شده است. بدین منظور با تمرکز بر ماهنامۀ زنان در دهۀ هفتاد به عنوان یکی از مهمترین تریبونهای این جریان تلاش شده است تا فرایندهای رؤیتپذیری-رؤیتناپذیری در گفتمانِ مسلطِ مجله بررسی شوند و به این پرسش پاسخ داده شود که گفتمان و پروبلماتیک حاکم بر این مجله چه موضوعاتی را آشکار و چه موضوعاتی را ناآشکار میکند و طی این فرایند چگونه فرایندهای مولد نابرابری و تبعیض را نادیدنی میکند؟ به این منظور با مروری بر شمارههای منتشر شدۀ این مجله برخی از مقالات کلیدی برای این گفتمان را مورد نقد درونماندگار قرار داده و با روش تحلیل گفتمان منطق گزارههای حاکم بر این مقالات و پیامدهای آن را روشن ساختیم. نتایج نشان میدهند که نویسندگان از دو استراتژی بازتفسیر آیات قرآنی و نقد قانون اساسی، نابرابری حقوقی میان دو جنس را برجسته کردهاند؛ اما با ماندن در گفتمانی که به تبعیض منتهی میشود و از افقی نخبهگرایانه که آگاهیبخشی را در دستورکار خود قرار میدهد، فرایندهای مولد نابرابری در دیگر سطوح را رؤیتناپذیر میسازند. علاوه براین، رویکرد ذاتگرایانه حاکم بر منطق گزارههای حقوقی ماهنامه، از دیدن تمایزاتِ درونیِ میان زنان عاجز است. در این مقاله همچنین، رویکرد کمپین یک میلیون امضا به عنوان چشمگیرترین ثمرهی عملی تلاشهای فمینیستها مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در نهایت این یافتهها با تمرکز بر مباحث فمینیسم موج سوم و مبتنی بر منطق تفاوت و تمایز مورد بحث قرار گرفتند.
ملخص الجهاز:
بدین منظور با تمرکز بر ماهنامۀ زنان در دهۀ هفتاد به عنوان یکی از مهم ترین تریبون های این جریان تلاش شده است تا فرایندهای رؤیت پذیری-رؤیت ناپذیری در گفتمانِ مسلطِ مجله بررسی شوند و به این پرسش پاسخ داده شود که گفتمان و پروبلماتیک حاکم بر این مجله چه موضوعاتی را آشکار و چه موضوعاتی را ناآشکار میکند و طی این فرایند چگونه فرایندهای مولد نابرابری و تبعیض را نادیدنی میکند؟ به این منظور با مروری بر شماره های منتشر شدٔە این مجله برخی از مقالات کلیدی برای این گفتمان را مورد نقد درون ماندگار قرار داده و با روش تحلیل گفتمان منطق گزاره های حاکم بر این مقالات و پیامدهای آن را روشن ساختیم .
از این منظر، نویسندگان این سطور، بنا دارند تا با بررسی برخی مقالات منتشر شده در شماره های مختلف این ماهنامه به نحوی به روشن کردن فرایندهای رؤیت پذیری-رؤیت ناپذیری در گفتمانِ مسلطِ مجله بپردازند و به این پرسش پاسخ دهند که گفتمان و پروبلماتیک حاکم بر این مجله چه موضوعاتی را آشکار و چه موضوعاتی را ناآشکار میکند و طی این فرایند چگونه فرایندهای مولد نابرابری و تبعیض را نادیدنی میکند؟ پیشینۀ پژوهش شماری از پژوهش های انجام شده در ایران عموماً با نگاهی ایدئولوژیزده و از بیرون «فمینیسم اسلامی» را نقد کرده اند و به نتایجی همچون «غرب زده بودن فمینیست های اسلامی» (حسین زاده وعباسیان ، ١٣٩٤)، «نبود نگرش علمی میان فمینیستهای اسلامی و الگوبرداری از غرب » (چراغیکوتیانی، ١٣٩٣)، «نداشتن دستاورد مثبت برای جامعه زنان و مخرب بودن جنبش فمینیستی» (حکمت ، ١٣٩١)، و «تنزل جایگاه انسانی زن » (غفارینوین ، ١٣٨٨) رسیده اند.