خلاصة:
قاضیان هم از قدرتی چشمگیر برخوردارند و هم در اِعمال آن در موارد مهمی از آزادی عمل بهره میبرند. با توجه به این قدرت و آزادی عمل، شخصیت قاضی و منش اخلاقی او اهمیت دارد. بهویژه در پروندههای دشوار، «کیستیِ قاضی» از «چیستیِ قانون» کماهمیتتر نیست. اگر قانون در دست قاضیِ فضیلتمند باشد، محتملتر است که قدرت قضایی و آزادی عمل او به سمت عدالت و انصاف میل کند. به همین دلیل، رویکرد فضیلتگرا به قضاوت اهمیت مییابد و مهم است که سرنوشت مردم به دست قضات فضیلتمند سپرده شود. مهمترین فضیلتهای قضایی عبارتند از: قانونمندی، فهم و دانش حقوقی، عقل و ادراک قضایی، شجاعت، خویشتنداری، تواضع، بیطرفی، استقلال، فسادناپذیری، مهارت قضایی، عدالت و شفقت. رویکرد فضیلتگرا به قضاوت با سنت فقه شیعی هم سازگاری دارد و میتوان گفتوگویی غنی میان فضیلتگرایی مدرن و سنت فقهی برقرار کرد. هرچند برخی از اوصاف قاضیان در فقه سنتی با ارزشهای برابریطلبانۀ مدرن نمیخوانند و در نظام حقوقی مدرن کاربستپذیر نیستند. در مقالۀ پیشرو ضمن طرح مبانی نظری رویکرد فضیلتگرا، کاربرد آن در «گزینش و ارتقای قضات» سنجیده میشود. مقاله با روشی هنجاری نشان میدهد که استفاده از معیارهای کیفیِ فضیلتگرایانه به غنای نظریۀ گزینش قضایی میانجامد. با وجود این اگر ساختار و تشکیلات هیئتهای گزینشِ قضایی غیردموکراتیک و اقتدارگرایانه باشد و داوطلبان بر اساس رویههای غیرشفاف و غیرمنصفانه گزینش شوند، معیارهای کیفیِ فضیلتگرایانه فضایی برای گزینش خودسرانه فراهم میکنند. در مقابل، اگر هیئتهای گزینش قضایی از ساختار و تشکیلات دموکراتیک برخوردار باشند و طبق رویههای شفاف و منصفانه عمل کنند، از امکان سوءاستفاده به مراتب کاسته میشود.
Judges have both considerable power and discretion in exercising it. Given the power and discretion, the personality of the judge is essential. Especially in hard cases, the "who is the judge" is no less important than the "what is the law". If the law is in the hands of a virtuous judge, it is more likely that his judicial power and discretion will lead to justice and fairness. Therefore the virtue approach to judicial judgment is important. The most important judicial virtues are: lawfulness, legal intelligence, judicial wisdom, courage, temperance, impartiality, independence, incorruptibility, judicial skill, justice, and compassion. An essential advantage of the virtue approach to judicial judgment is that it is compatible with the Islamic jurisprudential tradition. Thus, a rich dialogue can be established between modern virtue theory and the Islamic jurisprudential tradition. In the present article, while outlining the theoretical foundations, the application of the virtue approach in "judicial selection" is examined.
ملخص الجهاز:
اگر قانون در دست ِ ِقاضی فضیلت مند باشد، محتمل تر است که قدرت قضایی و آزادی عمل او به سمت عدالت و ِ انصاف میل کند.
ir وجود این اگر ساختار و تشکیلات هیئت های گزینش قضایی غیردموکراتیک و اقتدارگرایانه باشد و ِداوطلبان بر اساس رویه های غیرشفاف و غیرمنصفانه گزینش شوند، معیارهای کیفی فضیلت گرایانه ِفضایی برای گزینش خودسرانه فراهم میکنند.
از نظر هربرت هارت نیز قاضی هنگامی از آزادی عمل بهره میبرد که ˏمجاز باشد انتخابی صورت دهد که محتوای آن پیش تر توسط قانون تعیین نشده است ، اگرچه شاید مؤلفه هایی که در تصمیم گیری باید مدنظر قرار گیرد قابل شناسایی باشد ( :٢٠١٣ ,Hart ١.
حتی اگر در سطح نظری قانون را بشناسد و در استدلال قوی باشد، بدون بهره مندی از عقل قضایی ـ به عنوان یکی از مصادق عقل عملی ـ قادر نیست جنبه های مهم پرونده را تشخیص دهد و خوب قضاوت کند ( :٢٠٠٣ ,Solum .
فضیلت های قضایی در فقه رویکرد فقهی به قضاوت ، از یک سو وظیفه گرایانه است و به نظر فقیهان قاضی وظیفه دارد طبق حکم الهی به قضاوت بپردازد.
این معنای غیربرابریطلبانه از «عدالت » که در فقه سنتی رواج دارد به کار نظریۀ قضاوت مدرن نمیآید و نمیتوان آن را برای نظریه پردازی دربارٔە فضیلت های قضایی مبنا قرار داد.
اگر قانون در دست قاضی فضیلت مند باشد، محتمل تر است که قدرت ِ قضایی به سمت عدالت و انصاف میل کند.