خلاصة:
نقوش سکهها با فرهنگ و هنر زمانه خود ارتباط تنگاتنگی دارند؛ میتوان به مدد آنها وضعیت اقتصادی، مذهبی و فرهنگی ایالت و محل ضرب سکه را دریافت و محققان را در فهم علل تداوم سنتها و آداب حاکم بر یک جامعه یاری رساند. اروین پانوفسکی در هر تصویر سه لایه مختلف معنایی قائل است که میتوانند با عرصههای فرهنگی، اعتقادی و ملی مسلط بر اندیشه تولیدکنندگان آن در ارتباط باشند. هدف اصلی این پژوهش استخراج زمینه های فرهنگی موجود در مسکوکات آلبویه متکی بر نظریه شمایلشناسانه پانوفسکی است. این پژوهش به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: سکههای تصویری آلبویه چگونه با سه لایه معنایی؛ پیشاشمایلنگارانه، شمایلنگارانه و شمایلشناسانه پانوفسکی انطباق مییابند؟ و در بررسی لایههای معنایی یادشده، الگوهای فرهنگی ایرانی و علل کاربست آنها شامل چه مواردی است؟ روش تحقیق تحلیلی – توصیفی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای است. نتایج حاکی از آناست که سکههای تصویری آلبویه در سه مرحله مجزا قابل بررسی هستند؛ در لایه نخست(پیشاشمایل نگارانه) مولفههای بصری در سکهها (نقوش و ترکیب بندی آنها)، در لایه دوم(توصیف شمایلنگارانه) محتوای مفهومی نقشمایهها و ترکیب آنها با هم و در لایه سوم معنایی(تفسیر شمایل شناسانه)، تحولات فرهنگی و تاریخی موثر در تولید و شکلگیری نقوش موجود بر آنها تحلیل شد. دادههای بهدست آمده از بررسی لایههای دوم و سوم این احتمال را قوت بخشید که عمدتا نقوش و شیوه ترکیببندی آنها بر سکهها از ایران قبل از اسلام وامگیری شدهاند. براساس مستندات این اقتباسات از عوامل مختلفی همچون تمایل ایرانیان به اصول مملکتداری پیشین، علاقمندی بویهیان به احیای سنتهای پیش از اسلام، اصالت ایرانی اُمرای آلبویه و کسب مشروعیت حاکمان از سوی مردم و خلفای عباسی تبعیت میکنند.