خلاصة:
ثبات اقتصادی از مهمترین مباحث اقتصاد کلان است که ارتباط گستردهای با سیاستهای دولت مانند سیاست ایجاد و تامین کسری بودجه دارد؛ این در حالی است که بودجه دولت از مهمترین ابزارهای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی بالاتر و ثبات قیمتهاست. بنابراین، چنانچه دولت بخواهد به این اهداف دست پیدا کند، باید توجه ویژهای به چگونگی تخصیص بودجه سالانه داشته باشد. حال، پرسشی که باید پاسخ داده شود، این است که آیا دولت میتواند برای دستیابی به اهداف یادشده از سیاست خلق کسری بودجه استفاده نماید؟ پاسخ به این پرسش در گرو پاسخدهی به دو پرسش مقدماتی است: نخست آنکه، منابع تامین این کسری از کدام محل خواهد بود؟ دوم آنکه، این کسری بودجه در کدام بخشهای اقتصادی هزینه میشود؟ هدف این مقاله، این است که آثار روش های مختلف تامین مالی کسری بودجه بر نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی ایران را با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ضمیمهشده به متغیرهای توضیحی (VARX (و مبتنی بر روش برآورد پنجره انبساطی ارزیابی نماید. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که تاثیر کسری بودجه بر نرخ رشد اقتصادی بهطور مستقیم از روش تامین مالی کسری بودجه تاثیر میپذیرد؛ بهطوری که وقتی بار اصلی تامین مالی کسری بودجه بر دوش حساب ذخیره ارزی است، کسری بودجه اثر مثبتی بر رشد اقتصادی داشته و شدت آن نیز در طول زمان افزایش یافته است؛ اما زمانی که بار اصلی تامین مالی کسری بودجه بر عهده واگذاری شرکتهای دولتی قرار گرفته، هرچند تاثیر کسری بودجه بر رشد اقتصادی مثبت است، اما شدت آن در طول زمان کاهنده است. در حالی که وقتی بار اصلی تامین مالی بر دوش اوراق بدهی گذاشته شده، تاثیر مثبت کسری بودجه بر رشد اقتصادی بار دیگر روند صعودی پیدا کرده است؛ بنابراین، پیشنهاد سیاستی این مقاله، این است که اگر دولت تمایل دارد برای جبران کسری بودجه خود به راهی غیر از استفاده از درآمدهای نفتی و ذخایر ارزی متوسل شود، بهترین راه این است که از بازار اوراق بدهی استفاده نماید. نتیجه بعدی این است که در دوره هایی که حساب ذخیره ارزی محل اصلی تامین مالی کسری بودجه بوده، کسری بودجه تاثیری بر نرخ تورم نداشته، اما وقتی واگذاری شرکتهای دولتی و فروش اوراق بدهی سهم بزرگی در تامین مالی کسری بودجه پیدا کرده، آثار تورمی این متغیر بروز نموده است.
Economic stability is one of the most important subjects in macro economy which widely depends on government policies such as financing budget deficit, whereas government budget is an instrument for access to higher economic growth and price stability. If governments tend to achieve these goals, they should take into consideration how to allocate the annual budget. The question which should be answered is whether governments can increase budget deficit to achieve these goals. Before answering this question, two preliminary questions should be answered. Which sources will the deficit provide? and in what economic sectors will the deficit be spend? Experiences in oil-rich developing countries such as Iran show that in many years, the biggest part of budget deficit financing has been through oil revenues, but in recent years, oil-rich developing countries have tried to increase the share of debt securities in financing budget deficit. The goal of this paper is to evaluate the effects of different methods of budget deficit financing on inflation and economic growth in Iran using VARX model and expanding window estimation method. The results show that the effects of budget deficit on economic growth depend directly on the method of budget deficit financing in a way that when the most part of financing is through exchange reserve account, the effects of budget deficit on economic growth is positive and its severity is increasing. When the most part of financing is through selling government corporations, the effect of budget deficit on economic growth is positive, however, its severity is decreasing. And when the most part of financing is through selling debt securities, the effect of budget deficit on economic growth will be positive. The policy advice of the paper is that if the government tends to decrease the share of oil revenue in financing budget deficit, the best alternative is to increase the share of debt securities. The last result of the paper is that when the most part of financing of budget deficit is through exchange reserve account, there is no significant effect of budget deficit on inflation, but when the two other methods of financing play the biggest role, budget deficit increases inflation.
ملخص الجهاز:
حال، پرسشي که بايد پاسخ داده شود، اين است که آيا دولت ميتواند براي دستيابي به اهداف يادشده از سياست خلق کسري بودجه استفاده نمايد؟ پاسخ به اين پرسش در گرو پاسخ دهي به دو پرسش مقدماتي است : نخست آنکه ، منابع تأمين اين کسري از کدام محل خواهد بود؟ دوم آنکه ، اين کسري بودجه در کدام بخش هاي اقتصادي هزينه ميشود؟ هدف اين مقاله ، اين است که آثار روشهاي مختلف تأمين مالي کسري بودجه بر نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادي ايران را با استفاده از مدل خودرگرسيون برداري ضميمه شده به متغيرهاي توضيحي (VARX) و مبتني بر روش برآورد پنجره انبساطي ارزيابي نمايد.
حال ، چنانچه قرار باشد تأثير سياست خلق کسري بودجه بر شرايط اقتصاد ايران در طول سال هاي گذشته به درسـتي موشـکافي شـود، لازم اسـت چگـونگي هزينـه کرد و روش هاي تأمين مالي کسري بودجه به دقت بررسي شده و آثار آن بر نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادي در گذر زمان به لحاظ آماري تحليل شود تا بتوان فهم درستي از ميزان موفقيت عملکـرد بودجـه اي دولـت در سال هاي مختلف به دست آورد.
The Effects of Budget Deficit on Economic Growth and Development: The Experience of Ghana (1994 – 2014), European Scientific Journal, February 2017 edition Vol. 13, No. 4 ISSN: 1857 – 7881 (Print) e – ISSN1857- 7431.
The Effect of Budget Deficit on Economic Development in East African Countries, A Research Project Submitted in Partial Fulfilment of the Requirements for The Award of the Degree of Master of Science in Finance, School of Business, University of Nairobi.