خلاصة:
«حجاب و عفاف» در قاموس بشری, واژههای آشنایی هستند که درگذر زمان از سنت به سوی مدرنیته.
فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است. در این میان مردان و زنان (به خصوص زنان) در مسیر تندباد
حرکت به سوی مدرنیسم» در معرض برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی قرار گرفتند تا در توسعه
سرمایهداری نقش خویش را ایفا کنند. نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در
افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است, در عصر برهنگی, تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای
درونی و بازگشت به گرایشهای فطری جامعه انسانی است که سلامت. امنیت. معنویت و کمال را در
خانواده و اجتماع میسور میسازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است. مبانی و
ریشه و راههای این حقیقت را میتوان از بطن قرآن و روایتهای اصیل اسلامی به دست آورد. ازاینروی در
این مقاله «بررسی ریشههای بدحجابی در جامعه ما و آرائه راهکارها» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق به صورت تحلیل محتوایی است که به شیوه کتابخانهای جمعآوری شده است. امید است این
تحقیق در توسعه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه و مدارسمان تاثیرگذار باشد
ملخص الجهاز:
نگاهي به مباني «حجاب و عفاف » که برخاسته از حقـايق ديـن و در افق بالاتر از عالم ماده تدوين و تبيين شده است ، در عصر برهنگي، تنها پاسخ مثبت و حقيقـي بـه نيازهـاي دروني و بازگشت به گرايش هاي فطري جامعه انسـاني اسـت کـه سـلامت ، امنيـت ، معنويـت و کمـال را در خانواده و اجتماع ميسور مي سازد؛ و اين انتخاب تنها راه رسيدن به کمـال و سـعادت الهـي اسـت ، مبـاني و ريشه و راه هاي اين حقيقت را مي توان از بطن قرآن و روايت هاي اصيل اسلامي به دست آورد.
١- کارشناسي ارشد رشته مطالعات زنان –گرايش زن وخانواده –دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم وتحقيقات مقدمه پوشش نامناسب ناشي از مواردي از جمله ضعف ايمان ، چشم و هم چشمي است که آسيب ها و تبعات جدي به دنبال دارد و ميبايست با شناخت دقيق ابعاد و ريشه هاي آن براي زدودن جامعه از ايـن مشـکل فعاليـت کرد.
بهره منـدي از پوشش اسلامي يکي از مصاديق جامعه اسلامي است ، حجاب و عفاف به عنوان يک ارزش همواره براي مردم ايران زمين مهم و مورد توجه جدي بوده اسـت .
١- جامعه پذيري ضعيف يا ناهمگون اساس جامعه پذيري بر اين واقعيت استوار است که انسان بـه صـورت کـانوني از اسـتعدادها و سـرمايه هاي وجودي بالقوه به دنياي اجتماعي پا مي گذارد و از راه تعامل مستمر با محـيط و درون ريـزي مجموعـه اي از باورها, نگرش ها, ارزش ها, خواسته ها, آرمان ها, هدف ها, رسوم , قواعد و هنجارها از طريق کارگزاران ويژه هـم چون خانواده , گروه هاي دوستي, محيط هاي آموزشي, وسايل ارتباط جمعي, محيط هـاي کـاري, مطبوعـات , کانون هاي مذهبي و مانند آن , به تدريج به انساني بالفعل تبديل مي شود.