خلاصة:
قاچاق انسان یکی از مهمترین جنایتهای سازمانیافتۀ فراملی و درواقع چهرۀ مدرن یکی از سیاهترین جنایتها (بردگی) در گذشته است که علاوه بر آثار اخلاقی و اجتماعی قابلتوجه، رشد فزایندهای دارد و در گذر زمان با انقباض و انبساط مفهومی همراه بوده است. هدف از این مقاله، مطالعۀ تحولات مفهومی جرم قاچاق انسان در گذر زمان با رویکرد نظام بینالمللی حقوق بشری است. تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و بر پایۀ اسناد و منابع کتابخانهای نگاشته شده است. دستاورد مقالۀ حاضر این است که تحولات مفهومی قاچاق انسان از بردگی تا سازمانیافتگی و حقوق بشری شدن آن در راستای جرمانگاری بهعنوان یکی از اساسیترین راهبردهای سازمان ملل متحد به دولتهای عضو پیشنهاد شده است که تبیین گفتمان سیاست جنایی ایران در قانون مبارزه با قاچاق انسان هم در خلال این مفاهیم و ملاحظۀ انقباض و انبساط این جرم در بستر سیاست جنایی بینالمللی میسر خواهد بود. از سویی نیز جرمانگاری قاچاق انسان دارای فرایندی طولانی است که مطالعه و تحقیق پیرامون خاستگاه و تحولات مفهومی آن به درک بهتر این جنایت کمک میکند. قانونگذار ایران بهرغم اقتباس قانون مبارزه با قاچاق انسان از پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق انسان، بهویژه زنان و کودکان، این جنایت را بدون توجه به رهیافت حقوق بشری آن، جرمانگاری نموده است.قاچاق انسان یکی از مهمترین جنایتهای سازمانیافتۀ فراملی و درواقع چهرۀ مدرن یکی از سیاهترین جنایتها (بردگی) در گذشته است که علاوه بر آثار اخلاقی و اجتماعی قابلتوجه، رشد فزایندهای دارد و در گذر زمان با انقباض و انبساط مفهومی همراه بوده است. هدف از این مقاله، مطالعۀ تحولات مفهومی جرم قاچاق انسان در گذر زمان با رویکرد نظام بینالمللی حقوق بشری است. تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و بر پایۀ اسناد و منابع کتابخانهای نگاشته شده است. دستاورد مقالۀ حاضر این است که تحولات مفهومی قاچاق انسان از بردگی تا سازمانیافتگی و حقوق بشری شدن آن در راستای جرمانگاری بهعنوان یکی از اساسیترین راهبردهای سازمان ملل متحد به دولتهای عضو پیشنهاد شده است که تبیین گفتمان سیاست جنایی ایران در قانون مبارزه با قاچاق انسان هم در خلال این مفاهیم و ملاحظۀ انقباض و انبساط این جرم در بستر سیاست جنایی بینالمللی میسر خواهد بود. از سویی نیز جرمانگاری قاچاق انسان دارای فرایندی طولانی است که مطالعه و تحقیق پیرامون خاستگاه و تحولات مفهومی آن به درک بهتر این جنایت کمک میکند. قانونگذار ایران بهرغم اقتباس قانون مبارزه با قاچاق انسان از پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق انسان، بهویژه زنان و کودکان، این جنایت را بدون توجه به رهیافت حقوق بشری آن، جرمانگاری نموده است.
Human trafficking is one of the most important transnational organized crimes. In fact, the modern face is one of the blackest crimes (slavery), which in addition to significant moral and social effects, is also growing. This has gradually been associated with conceptual contraction and expansion. The purpose of this article is to study the conceptual developments of the crime of human trafficking over time in light of the international human rights system. The present research is based on descriptive and analytical methods and is based on library documents and resources. The conclusion of the present article is that the conceptual changes of human trafficking from slavery to an organized nature and its human rights in the direction of criminalization as one of the most basic strategies proposed by the UN to member states has been proposed to explain the discourse of Iran's criminal policy in anti-trafficking law. Man will also be possible in the context of international criminal policy through these concepts and considering the contraction and expansion of this crime. On the other hand, the criminalization of human trafficking has a long process that study and research on its origin and conceptual developments and helps to better understand this crime. Despite the adaptation of the Anti-Trafficking Law to the Protocol on the Prevention, Prohibition and Punishment of Trafficking in Human Beings, especially to Women and Children, the Iranian legislature has criminalized this crime regardless of its human rights approach.
ملخص الجهاز:
دستاورد مقالۀ حاضر اين است که تحولات مفهومي قاچاق انسان از بردگي تا سازمان يافتگي و حقوق بشري شدن آن در راستاي جرم انگاري به عنوان يکي از اساسيترين راهبردهاي سازمان ملل متحد به دولت هاي عضو پيشنهاد شده است که تبيين گفتمان سياست جنايي ايران در قانون مبارزه با قاچاق انسان هم در خلال اين مفاهيم و ملاحظۀ انقباض و انبساط اين جرم در بستر سياست جنايي بين المللي ميسر خواهد بود.
به همين مناسبت در اين مقاله برخلاف نوشتگان موجود که قاچاق انسان را صرفا در مفهوم نوين آن بررسي نموده اند، تحولات مفهومي قاچاق انسان را از جرم جنسي تا سازمان يافتگي و به مثابه جرم ناقض حقوق بشري در راستاي جرم انگاري به عنوان يکي از اساسي ترين راهبردهاي پيشنهادي سازمان ملل متحد به دولت هاي عضو، در تعامل آموزه هاي فقهي و اسناد اين سازمان مطالعه نموده ، گفتمان سياست جنايي ايران در قانون مبارزه با قاچاق انسان را نيز در خلال اين مباحث مرور خواهيم کرد.
اين تحقيق با هدف تبيين مفهومي جرم قاچاق انسان در گذر زمان مي کوشد تا به اين پرسش هاي اساسي پاسخ دهد که مهم ترين تحولات مفهومي قاچاق انسان در نظام بين المللي حقوق بشر کدام اند؟ و اينکه آيا قانون گذار ايراني در جرم انگاري قاچاق انسان به ابعاد حقوق بشري جرم قاچاق انسان توجه داشته است ؟ بر پايۀ نتايج مطالعات انجام يافته به شرح جدول زير، تحقيقاتي که در خصوص قاچاق انسان به رشتۀ تحرير درآمده است ، عمدتا به بحث جرم شناختي قاچاق انسان و از منظر حقوق کيفري بين الملل ، آن هم به مثابه يکي از مهم ترين جنايت هاي سازمان يافتۀ فراملي به آن پرداخته اند.