خلاصة:
ادبیات پایداری در عراق و ایران وجوه همسو و مشترکی داشته و دارند. رژیم بعث در عراق، جنگ نابرابر و بنیان براندازی علیه کردها به راه انداخت که نابودیهای بیشماری در پی داشت. همچنین جنگی خانمان سوز علیه ایران شعله ور ساخت که منجر به مشکلات بسیاری شد. در این میان، شاعران حوزۀ پایداری، نقش بارزی در بازنمایی و دفاع از کیان ملی و میهن و میراث انسانی بر عهده داشتند. عبدالله پشیو در کردستان عراق و قیصر امین پور در ایران، نقش و کارکرد چشمگیری در این موضوع داشته اند و هر دو شاعر با سلاح شعر و در دو جبهۀ متفاوت، علیه یک استبداد و یک رژیم نبرد کرده اند. پژوهش پیش رو با شیوۀ تحلیلی – توصیفی، بنمایههای پایداری در شعر این دو شاعر را بررسی کرده است. دفاع از میهن، کرامت انسانی، امید به آینده، توصیف صحنههای نبرد و مشکلات و مصایب ناشی از جنگ، ستایش شهیدان و جانبازان و رزمندگان از بنمایههای موجود در شعر این دو شاعر هستند.
Sustainability literature in Iraq and Iran have some similarities and harmonies. In Iraq, the Ba'athist regime launched an unequal war and takeover against the Kurds, resulting in countless destructions. A house-burning war against Iran also burst into flames, which led to many problems. In the meantime, poets in the field of sustainability played a significant role in representing and defending the national unity, homeland and human heritages. In Kurdistan of Iraq, Abdullah Pashiv and in Iran, Qaisar Aminpour, played significant roles in these issues, and both fought on two different fronts against a dictatorship and the regime with the poetry weapon. This article has examined the characteristics of sustainability in the poetry of these two poets in an analytical-descriptive way. Defending the homeland, human dignity, hope for the future, describing battle scenes and problems and sufferings caused by war, praising martyrs and troupers and warriors are among the themes have presented in the poetry of these two poets.
ملخص الجهاز:
«در این نوع شعر، شاعر بیعدالتیها و زیادهخواهیها را به گونهای به تصویر میکشد که همۀ مردم جهان با اسطورهها و نمادهای شعری او احساس پیوستگی و همذاتپنداری میکنند و از همین منظر وجوه مشترک زیادی از اشعار شاعران مقاومت و پایداری در دو ملت و دو فرهنگ مجزا دیده میشود و گاهی نیز تفاوتهایی که ناشی از فرهنگ مجزّای آنها میباشد»(سنگری، 1380: 99).
علاوه بر عناصر دامی و حیوانات، مقتضیات زندگی روستایی نیز در خلق زبان مجازی گویشها بسیار نقش بازی میکند؛ به گونهای که آینۀ زیستبوم پیرامونشان است و به قول ستوده (1375 :223) مثل رشتۀ مخصوصی از ادبیات هر زبان است و بعضی آن را قدیمیترین اثر ادبی محسوب میدارند که از فکر انسان تراوش کرده است؛ بنابراین «واژگان هر زبان میتواند فرهنگ اهل آن زبان را نیز نشان دهد؛ زیرا هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی خود گونههای گیاهان، جانوران و پدیدههای طبیعی منحصر به فردی دارد» (طالبی و قطره،1398 :30).
اگرچه در این نوع تشبیهات در بستر زبانی مجازی از رفتار و ظاهر حیوانات و شکل گیاهان و درختان غالباً برای بیان رفتار و سیمای انسان استفاده شده است؛ اما مراد گوینده صرفاً بیان شباهت نیست و از آن معنی دیگری در نظر دارد؛ بنابراین چنین تشبیهاتی غالباً معنایی کنایی هم دارد.
نمونۀ16: مث میشه که تو پشم خُش خَتَه mese miše ke tu pašm-e xoš xata مثل گوسفندی است که در پشم خود خوابیدهاست این تشبیه خود کنایه از فردی دارد که بسیار آرام و سربه زیر است و در کار دیگران دخالتی ندارد.
Socio-pragmatic representation of animal in Al-Bahah proverbs: an ecolinguistic analysis.