خلاصة:
رسانهها یکی از نهادهای مرکزی سازنده هر انقلاباند. اهمیت آنها به قدری است که برای مسجل شدن پیروزی یک انقلاب، باید مدیریت رسانههای آن جامعه، بهویژه رسانه ملی و اصلی آن کشور (صدا و سیما)، به دست نیروهای انقلابی بیفتد. بر این اساس، این مقاله توضیح میدهد که مدیریت رسانهها با انتشار پیامهایی که کلیشههای منفی را ایجاد و تقویت میکنند و مفاهیم غلط را ارایه میدهند، در برابر درک متقابل عمل میکنند. این دیدگاه نه بر اساس کاوشهای علمی بلکه در اثر مشاهده محبوبیت بسیار زیاد مطبوعات و رسانههای جدیدی همچون فیلم و رادیو و نفوذ آنها در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی به وجود آمده است. استبدادی که در شبکههای اجتماعی امروز جهان اعمال میشود، شباهتهای زیادی با نظامهای مستبد قرنهای پیشین دارد. مدیریت این شبکهها بر این اساس است که قوانین را خودشان و البته کاملا بر اساس قوانین آمریکا وضع میکنند (به همین دلیل با دولتهای اروپا نیز درگیرند) و مفسرش نیز خودشان هستند و هرگونه هم که بخواهند آنها را اعمال میکنند. در مدیریت و حکومتهای دیجیتالی از قبیل توییتر و اینستاگرام و فیسبوک به بهانههای گوناگونی از جمله مبارزه با تروریسم و خشونت با حسابها و پستهای مختلف برخورد حذفی میشود. دیکتاتوری رسانهای را یکی از انواع دیکتاتوری قدرتهای غربی است که با وجود ادعای آزادی بیان در رسانه های غربی وجود دارد. یافتههای این پژوهش بر این مسیله تاکید دارد که دو منبع مختلف نه تنها دو بینش متفاوت از شکست و موفقیت ارایه میدهند، بلکه به طور قابل توجهی بر این مسیله اشاره دارد که در مورد ایجاد یک معیار خاص، رسانهها مفاهیم بسیار متفاوتی را در مورد منازعات بیان میکنند. بدین رو در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی و مطالعهی مسیله شناسی دیکتاتور رسانه ای غرب بپردازیم.
ملخص الجهاز:
2 دکتر فیاض با بیان این مسئله که تا وقتی حزب و گروهها باشند نزاع مدیریتی وجود دارد و باید یک طرف کم بیاورد و آن کسی که کم بیاورد قافیه را باخته میگوید بنابراین دروغ گفتن و دروغ بزرگ گفتن در پیروزی نقش دارد و این همان چیزی است که احزاب و گروهها در رسانههای غربی به دنبال آن هستند.
بنابراین سؤال اصلی این است که دیکتاتوری غرب در مدیریت رسانهای چه تأثیری برروی ارزشها و نظام حکومتی خواهد داشت؟ مفهومشناسی رسانه رسانهها هرجا كه رشد ميكنند داراي قدرت قابل ملاحظهاي براي شكل دادن به عقايد و باورها، دگرگون كردن عادات زندگي و ترويج رفتارهايي كمابيش مطابق ميل كنترلكنندگان رسانهها و محتواي آنها هستند.
نشر اخبار و اطلاعات خلاف واقع و دروغ امروزه به صورت یک رسم و عرف بینالمللی بر رسانههای گروهی سایه افکنده است و به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کاربرد زیادی یافته است، به طوری که واقعیت و درست بودن بسیاری از اخبار روزانه ظرف مدت کوتاهی مورد تردید قرار گرفته و تکذیب میشود.
«نشراخبار و اطلاعات خلاف واقع و دروغ امروزه به صورت یک رسم و عرف بینالمللی بر رسانههای گروهی سایه افکنده است و به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کاربرد زیادی یافته است، به طوری که واقعیت و درست بودن بسیاری از اخبار روزانه ظرف مدت کوتاهی مورد تردید قرار گرفته و تکذیب میشود».