خلاصة:
شهید صدر را میتوان یکی از نخستین نظریهپردازان «چیستی نظریه قرانی» دانست که از طریق تفسیر موضوعی فرایندی روشمند برای این هدف (یعنی نظریهپردازی) ارائه داد. شناسایی موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که نادیده انگاشتن آن بهمنزله محو هویت تفسیر موضوعی و کنار گذاردن هدف آن، یعنی اکتشاف نظریه قرآنی است. این نوشتار ضمن بررسی فرایند تفسیر موضوعی در دیدگاه شهید صدر، بهصورت خاص بر چگونگی شکلگیری موضوع در این نوع از تفسیر تمرکز میکند. سپس با تبیین نحوه شکلگیری «مسئله» در علوم اجتماعی نشان میدهد که «موضوع» در تفسیر موضوعی شهید صدر با «مسئله علم» قرابت دارد. در فرجام، نکتهای برجسته میشود که نشان میدهد شکل پیشرفتهتری از آنچه امروزه بدان مسئله علم میگویند، در تقریر هویت موضوع، توسط شهید صدر مطرح شده است، که افراد انگشتشماری در طول تاریخ علم به این نکته توجه داشتهاند و آن عبور از تبیین «قانونهای علم» به تبیین «رفتارهای جزئی» است. این مطالعه، با روش تحلیلی ـ مقایسهای در پی رسیدن به عناصر و فرایندهای اصلی کشف «موضوع» و «مسئله» در دو رویکرد تفسیر موضوعی و تولید علم و از طریق مقایسه میان عناصر مشترک آن دو در این زمینه است.
ملخص الجهاز:
از آنجا که وجه مشترک اين دو رويکرد (تفسير موضوعي و توليد علم ) نظريه پردازي است ، اما يکي از منبع قرآن و ديگري از منبع تجربه ، از اين رو اهميت و ضرورت تبيين فرايند موضوع شناســي و ارتباط آن با مسئله شناسي در علم را، به ويژه در ديدگاه شهيد صدر، که در پي اکتشاف نظريه از قرآن حکيم است ، آشکار مي شود.
در اين مقاله تلاش داريم ضمن معرفي فرايندي که شهيد صدر در انتخاب موضوع طي مي کند، مرحله تبديل موضوع ، يا به تعبير ديگر، کشف اين نکته را که موضوع در ديدگاه شــهيد صدر همان مســئله علم است آشکار سازيم و در نهايت نشــان دهيم چگونه موضوع در تفسير موضوعي در عين نگاه داشت ويژگي هاي مســئله در علوم انساني و اجتماعي ، پا فراتر نهاده و شاکله هاي اصلي شکل گيري علم از 37 طريق رجوع به قرآن را براي ما به ارمغان مي آورد.
تمرکز بر يکي از موضوعات ؛ تا بدين جا تعين يافت که براي دســتيابي به نظريه بنيادين قرآن ، موضوع بايد برآمده از واقعيت زندگي باشد؛ اما اينکه چگونه چنين امري ممکن است ، خود از مراحلي تشکيل شــده اســت که بدون توجه به اين مراحل نمي توان توقع داشــت ايده ارتباط با واقعيت محقق شــود.