خلاصة:
ایران بعد از انقلاب اسلامی گفتمان ویژهای را در سطح جهانی و منطقهای دنبال میکند. این هویت گفتمانی جدید، در حوزه سنتی خویش یعنی خاورمیانه به دنبال دستیابی به آرمانهای گفتمانیاش است. سوال پژوهش این است؛ گفتمان منطقهگرایی که از سوی جمهوری اسلامی ایران دنبال میشود دارای چه ویژگیهایی است و ایران از چه ابزارهایی برای تحقق گفتمان منطقهگرایی اسلامی بهره میگیرد؟ نتایج نشان میدهد در حال حاضر سه گفتمان سلفی عربستان سعودی، گفتمان اخوانی ترکیه و شیعه انقلابی ایران در شکل دادن به منطقه مورد نظر باهم در حال رقابت هستند و مهمترین نقاط اختلاف آنها چگونگی مواجهه با اسراییل و نقش و نفوذ قدرتهای بیرونی ازجمله آمریکا در منطقه است. دال مرکزی منطقهگرایی اسلامی مدنظر ج. ا. ا، اسلام سیاسی و دال مرکزی دو گفتمان دیگر سکولاریسم است. ایران هدف اصلی این گفتمان را از طریق شبکهسازی با مضامین ژئوپلیتیک، ژئوکالچری و ژئواکونومیکی دنبال میکند. مدلول اصلی شبکهسازی ژئوپلیتیک، موضوع پیونددهنده تهدید اسراییل است، مدلول شبکهسازی ژئوکالچری از طریق ارتباط نزدیک با اسلام اخوانی صورت پذیرفته و در نهایت اینکه مدلول شبکهسازی ژئواکونومیک نیز خط لوله پرشین یا اسلامی است. ایران با پیوند دو مفهوم معنا و جغرافیا به دنبال مواجههجویی با هژمونی بدخیم غربی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی گفتمان منطقهگرایی اسلامی مورد توجه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است.
After the Islamic Revolution, Iran has pursued a special discourse at the global and regional levels. This new discursive identity seeks to achieve its discursive ideals in its traditional domain, namely the Middle East. The research question is: What are the characteristics of the regionalist discourse pursued by the Islamic Republic of Iran? And what tools does Iran use to realize the discourse of Islamic regionalism? The findings indicate that currently the three Salafi discourses of Saudi Arabia, the Brotherhood of Turkey and the revolutionary Shiites of Iran are competing in shaping this region. Their most important points of contention are how they deal with Israel and the role and influence of outside powers, including the United States, in the region. The main goal of the Iranian revolutionary Shiite discourse is the idea of uniting the Muslim world with the approach of civilizational warfare, whereas in another discourse, they pursue the nation-state approach and do not follow the idea of unity of the Muslim World. The central signifier of Islamic regionalism is political Islam and the central signifier of the other two discourses is secularism. Iran pursues the main goal of this discourse through networking with geopolitical, geo-cultural and geo-economic themes. The main referent of geopolitical networking is the Israeli threat, the referent of geo-cultural networking is displayed through close contact with the Muslim Brotherhood version of Islam, and finally, the referent of geo-economic networking is demonstrated from the Persian or Islamic pipeline. By combining the two concepts of meaning and geography, Iran seeks to confront the malignant Western hegemony. The main purpose of this study is to investigate the discourse of Islamic regionalism considered by the Islamic Republic of Iran using a descriptive-analytical approach.
ملخص الجهاز:
سوال پژوهش اين است ؛ گفتمان منطقه گرايي که از سوي جمهوري اسلامي ايران دنبال مي شود داراي چه ويژگي هايي است و ايران از چه ابزارهايي براي تحقق گفتمان منطقه گرايي اسلامي بهره مي گيرد؟ نتايج نشان مي دهد در حال حاضر سه گفتمان سلفي عربستان سعودي ، گفتمان اخواني ترکيه و شيعه انقلابي ايران در شکل دادن به منطقه مورد نظر با هم در حال رقابت هستند و مهترين نقاط اختلاف آنها چگونگي مواجهه با اسراييل و نقش و نفوذ قدرت هاي بيروني از جمله آمريکا در منطقه است .
اگرچه ايران به عنوان يک قدرت منطقه اي که داعيه تمدني نيز دارد از طريق اين مفهوم سازي توانسته حوزه نفوذ خود را از خليج فارس به منطقه شامات گسترش دهد، به خصوص که منطقه خاورميانه همچنان در مرحله عصر جنگ سردي به سر مي برد و کشورهاي منطقه بيشتر به دنبال نفوذ در ٦٢کشورهاي کوچک تر منطقه و يارگيري از طريق اتحاد و ائتلاف هاي سياسي هستند چيزي که ايران نيز از آن مستثني نيست و از اين طريق دايره نفوذ خود را به مناطق دور دست مرزهاي ايران از جمله سوريه ، فلسطين و لبنان از طريق حزب الله گسترش داده و باعث واکنش جدي از سوي عربستان سعودي و ترکيه شده و دو کشور را به منظور مهار قدرت ايران در کنار هم قرار داده است ؛ حتي اسراييل نيز به طور ضمني به اين ائتلاف پيوسته است .
ايران که با وجود موقعيتي بي نظير در تنگنايي ژئوپليتيک قرار گرفته بود به دنبال صادر کردن منابع انرژي خود از طريق مسير خاورميانه و از طريق کشورهاي عراق ، سوريه ، لبنان و در نهايت درياي مديترانه و از آنجا به اروپا در قالب خط لوله پرشين يا اسلامي بود؛ اما وقوع بي ثباتي و ناآرامي در سوريه آينده اين طرح را نيز به به خطر انداخته است .