خلاصة:
در مناطقی که دارای تنوع در هویتهای مذهبی، قومی، فرهنگی، زبانی و تاریخی هستند، مسئله تساهل، مدارا و پذیرش در یک چارچوب کلان که به همبستگی و همسویی در حل بحران های درون منطقهای جهت ایجاد و حفظ امنیت پایدار بیانجامد، ضروری است. پژوهش حاضر با تاکید بر تفاوتها و تعارضات هویتی در تشدید بحرانهای سیاسی منطقه ای، بحران قره باغ را مورد بررسی قرار داده است. اختلافات ارضی میان ارمنستان و آذربایجان از 1991 و تنش های خشونت آمیز میان دو کشور در 2020 و ورود کشورهایی مانند ترکیه و روسیه به این اختلاف که به پیچیدگی بیشتر این بحران افزوده است دستیابی به راه حلی پایدار را با ابهام مواجه ساخته است. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که تفاوتهای هویتی چه نقشی در بحران قره باغ داشته است و با روش توصیفی-تحلیلی پاسخ داده ایم که تاکید بر تفاوتهای هویتی به بازتولید فرهنگ خشونت میان دو کشور و منجر به گسترش و عدم سازگاری و نگاه امنیتی به مسئله مورد اختلاف و ورود بازیگران خارجی منجر به تعمیق این نزاع شده است و به کنشهای معطوف به خشونت دامن زده است.
In areas with diversity in religious, ethnic, cultural, linguistic and historical identities, the issue of tolerance and acceptance in a macro framework that leads to solidarity and alignment in resolving intra-regional crises is essential to create and maintain lasting security. The present study examines the Nagorno-Karabakh crisis by emphasizing differences and identity conflicts in exacerbating regional political crises. The territorial disputes between Armenia and Azerbaijan since 1991 and the violent tensions between the two countries in 2020 and the entry of countries such as Turkey and Russia into the dispute, which has added to the complexity of the crisis, have made it difficult to find a lasting solution. The present article seeks to answer the question of what role identity differences have played in the Nagorno-Karabakh crisis, and we have responded with a descriptive-analytical method that emphasizes identity differences to reproduce a culture of violence between the two countries and lead to expansion and incompatibility. The security perspective on the disputed issue and the entry of foreign actors has deepened the conflict and fueled violent actions.
ملخص الجهاز:
(بهمن ، ١٣٩٩) اگر چه گروه مذکور توانست در ١٢ ماه مي ١٩٩٤، آتش بس را بين جمهوري اذربايجان و ارمنستان در بيشکک برقرار کند، اما در طول سال هاي گذشته موفق به حل و فصل مناقشه قره باغ نشده و با توجه به وقوع دو جنگ پياپي در سال جاري که داراي ابعاد گسترده اي نيز هست ، مسئله عملکرد و کارآمدي گروه مينسک و عدم موفقيت آن در جلوگيري از تنش هاي مجدد نشانه ناکافي بودن اين اقدامات است .
در دور جديد مناقشات ميان آذربايجان و ارمنستان پيرامون مسئله قره باغ ، شاهد حضور فعال ترکيه در حمايت از آذربايجان هستيم و ارمنستان که داراي توافقات قبلي با روسيه جهت امنيت خود بود، انتظار حمايت آن کشور را داشت ، که در نهايت به توافقي شکننده دست يافتند که بر اساس آن ارمنستان از قسمت هاي عمده قره باغ عقب نشيني کرد و آن را به آذربايجان واگذار نمود و نيروهاي روسيه با عنوان صلح بان در اين منطقه استقرار يافتند.
1- Minsk 12 در پژوهش حاضر به دنبال بيان تاثير تفاوت هاي هويتي و نقش آن در بحران قره باغ هستيم و اين فرضيه را مطرح کرديم که تاکيد بر تفاوت هاي هويتي به بازتوليد فرهنگ خشونت ميان دو کشور و منجر به گسترش و عدم سازگاري و نگاه امنيتي به مسئله مورد اختلاف و ورود بازيگران خارجي منجر به تعميق اين نزاع شده است و به کنش هاي معطوف به خشونت دامن زده است .
آشکارا روسيه از مهم ترين بازيگران منطقه اي در بحران قره باغ است و هويت مذهبي و سابقه حضور نيروهاي روس در آن موجب گشته تا اين کشور از بسترهاي نفوذ خود در مناقشه ميان آذربايجان و ارمنستان به شايستگي استفاده کند و به تحکيم مواضع خود بپردازد.