خلاصة:
نظام های اقتصادی تحلیل های متفاوتی از کارکرد سبک زندگی اقتصادی مورد نظر خود دارند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی کارکرد سبک زندگی اقتصادی مطلوب در اسلام در مقایسه با کارکرد سبک زندگی اقتصادی در دولت رفاه می پردازد. بنا به فرضیه مقاله سبک زندگی اقتصادی اسامی به واسطه ترویج سه الگوی متمایز ولی تکمیل کننده تولید نافع، مصرف حد کفاف و انفاق مازاد درآمد، کاراتر، عادلانه تر و پایدارتر از سبک زندگی اقتصادی در الگوی دولت رفاه است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه به واسطه تحریک هم زمان انگیزه تولید و مصرف، فشار زیادی را به منابع اقتصادی وارد نموده و با کسرهای ممتد بازتوزیعی مواجه است. در مقابل، الگوی سبک زندگی اقتصادی اسامی به صورت هم زمان به تحریک تولید نافع، کنترل مصرف در حدف کفاف و تشویق انفاق مازاد درآمد در راه خدا می پردازد. این الگو نه تنها باعث افزایش کارآیی و کمک به حفظ منابع زیست محیطی می شود؛ بلکه با سرازیر کردن مازاد درآمد افراد به سمت فقرا با کمترین هزینه ممکن به بهبود عدالت توزیعی کمک می نماید. ازاین رو، سبک زندگی اقتصادی اسلامی به واسطه تحقق هم زمان کارآیی، عدالت و پایداری نسبت به سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه برتر است.
The schools of thought of economy have suggested different analysis of the function of economic style of life. In what follows, the authors have critically examined the function of the desired economic style of life in contrast to that of a welfare-committed government. According to the preferred theory of the article, the Islamic style of life of economy encourages useful production, sufficient but not extravagant consumption, and donating the extra; this economy works more efficiently fairly and enduringly than that of a welfare-committed government. According to the research data, for its parallel encouragement in both production and consumption, the style of life a welfarecommitted economy puts much pressure on the economic resources that leads to constant lacks of redistribution. On the contrary, the Islamic style of life of economy concurrently encourages useful production and donating the extra for the sake of Allah and controls consumption in limits of sufficiency. This pattern not only multiplies the efficiency and helps preserve the bioenvironmental resources, but also relocate the extra production of the rich to the poor through the least expenses thus helping establish a fair and just distribution. As a result, the Islamic style of life of economy is much better than that of a welfare-committed government, for the concurrent efficiency justice and endurance.
ملخص الجهاز:
فرضیه مقاله آن است كه سبکزندگی اقتصادی اسلامی به واسطه ترویج ارزشهای اصیل اسلامی در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف از ویژگی تعادل برخوردار است و از این جهت بر سبكهای بدیل برتری دارد.
برای بررسی این فرضیه پس از تبیین مفهوم سبكزندگی اقتصادی و تعادل آن، به تبیین ارزشهای محوری اسلام در سه بخش تولید، توزیع و مصرف میپردازیم.
برای تبیین سبكزندگی اقتصادی مطلوب در اسلام میباید به الگوهای تولید، مصرف و توزیع در اقتصاد اسلامی توجه كرد.
كاركرد سیستمی سبكزندگی اقتصادی اسلامی در سطح کلان نیز این نوع سبکزندگی منجر به بهینه شدن مصرف کل، انتقال مازاد درآمد به اقشار نیازمند جامعه و افزایش رشد اقتصادی جامعه میشود.
این وضعیت کارآمد، لزوما وضعیتی عادلانه نیست؛ اما در سبک زندگی اقتصادی اسلام، به علت ترویج سه ارزش پركاری، قناعت و انفاق به ترتیب در سه بخش تولید، مصرف و توزیع در سبك زندگی اقتصادی اسلامی به منظور افزایش تولیدات، كنترل مصرف در سطح كفاف و انتقال مازاد درآمد از طریق انفاق در راه خدا، امکان تحقق همزمان عدالت و کارآیی وجود دارد.
از سوی دیگر تأکید این سبکزندگی اقتصادی بر مصرف در حد کفاف، تولید طیب و انفاق مازاد درآمد سبب میشود که انسان به مقتضای جانشینی و امانتداری از امكانات و منابع طبیعی و زیست محیطی، مطابق با مقصود مالک حقیقی که خداست، استفاده کند.
این آموزهها زمینهساز شكلگیری سبکزندگی اقتصادی است كه در آن انسان مسلمان تنها به دنبال کسب منافع شخصی خود نیست؛ بلکه نفع جامعه را نیز مد نظر دارد.