خلاصة:
با توجه به این که از بین دورههای مختلف زندگی انسان، دوران کودکی و نوجوانی از مهمترین و حساسترین مراحل زندگی هر فرد به شمار میرود از این رو هدف پژوهش حاضر "تعیین اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر بلوغ عاطفی دختران دردوره بلوغ" بود. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح انتخابی برای اجرا نیز طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران پایه متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-1399 تشکیل میدادند. 30 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش ذهنآگاهی به شیوه گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاسهای بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مرحله پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری میکنیم که آموزش ذهنآگاهی به طور معناداری در افزایش بلوغ عاطفی دختران نوجوان مفید بوده است.
Considering that among different periods of human life, childhood and adolescence are the most important and sensitive stages of each person's life, therefore, the aim of this study is to determine the effectiveness of mindfulness training on girls' emotional maturity. "It was in puberty." The research method was quasi-experimental and the selected design for implementation was a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of this study consisted of all first grade high school girls in Tehran in the academic year 1399-98. Thirty of these individuals were selected using available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 individuals for each group). The experimental group participated in 8 sessions of 90 minutes of mindfulness training in a group manner, while the control group did not receive any intervention. Singh and Bahargawa (1974) Emotional Maturity Scales were used to collect data. The collected data were analyzed using SPSS software and analysis of covariance. The results showed that there was a significant difference between the mean scores of the experimental and control groups in the post-test stage and we conclude that mindfulness training was significantly useful in increasing the emotional maturity of adolescent girls.
ملخص الجهاز:
يافتـه هـا نشـان داد کـه بـين ميـانگين نمرات گروه آزمايش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداري وجود دارد و نتيجه گيري مـيکنيم کـه آمـوزش ذهن آگاهي به طور معناداري در افزايش بلوغ عاطفي دختران نوجوان مفيد بوده است .
تحقيقات علمي نشان داده اند که ذهن آگاهي نه تنها از افسردگي 1 university of Massachusetts 2 stress 3 sati 4 pali Language 5 smrti 6 sanskrit 7 awareness 8 insight جلوگيري ميکند بلکه اثرات مثبتي بر روي الگوهاي ذهن در زمينه نگراني، اضطراب ، افسردگي، تحريک پذيري و عصبانيت دارند (ويليامز و پنمن ، ٢٠١١، ترجمه فرزانه پور، ١٣٩٤).
برنامه منظم جلسات آموزش ذهن آگاهي به اين ترتيب بود: جلسه اول : معرفي شرکت کنندگان ، ارائه توضيحاتي در مورد بلوغ عاطفي و سازگاري اجتماعي و تاثير آن در دوره نوجواني ، بيان اهداف جلسات ، روند کار جلسات و قوانين گروه ، اجراي پيش آزمون ، آشنايي با اولين تفاوت ذهن عملي و وجودي، تمرين خوردن کشمش ، بحث درباره اينکه بسياري از مردم به شيوه ذهن ناآگاهانه اي زندگي مي کنند و اغلب به آنچه انجام ميدهند توجه اي نميکنند، تمرين وارسي بدن ، تمرين عادت شکن .
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر بخشي آموزش حضور ذهن ( ذهن آگاهي) بر بلوغ عاطفي دختران نوجوان انجام شده است .
يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهي بر بلوغ عاطفي دختران نوجوان تاثيرگذار بوده است .
در پژوهش باباخاني (١٣٩٨) نشان داده شد که آموزش مهارت هاي ذهن آگاهي باعث افزايش سازگاري (اجتماعي، عاطفي، آموزشي) و سلامت روان دانش آموزان شده است .