خلاصة:
بنیادهای نظری هر مکتب فکری (اعم از هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی) زمینهساز بروز رفتارها و بازخوردهای ویژهای است که به متمایزشدن پیروان مکتب، از اتباع دیگر مکاتب فکری میانجامد. جریان سلفیگرایی نیز از این مقوله مستثنا نخواهد بود.
در این میان هستیشناسی سلفیت و زاویه نگاه آن به «هستی» که بر پایه ثنائی متخاصمِ «خودی ـ دشمن» تعریف شده است، مولّد و هدایتگر طیفی از رفتارهای ضدامنیتی و خشونتبار از سوی پیروان این فرقه، علیه دیگران است که چالشهای فراوانی را برای جوامع مختلف به دنبال داشته است.
در یک جمعبندی کلان، میتوان مهمترین بازخوردهای ضدامنیتی چنان هستیشناسیای را در مؤلفههای رفتاری مشخصی، همچون: دگرستیزی نظری و عملی یا مخالفت خشونتبار فکری و عملی علیه دیگران، خودستیزی نظری با سرکوب فطرتهای الهی ـ انسانی، جامعهستیزی و مبارزه با هندسه هنجارها و عرفهای اجتماعی، رادیکالسازی فضای اجتماعی و در نهایت تحرکپذیری مرزستیزانه جستوجو کرد.