خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیتهای بازاریابی در بستر شبکههای اجتماعی بر قصد خرید مشتریان مواد غذایی در شرکت یک و یک میباشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری دادهها میدانی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشریان شرکت یک و یک بودند که عضو شبکههای اجتماعی مربوط به شرکت یک و یک بودند. از بین این افراد بر اساس نمونهگیری تصادفی تعداد 277 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در زمینه قصد خرید، پرسشنامه قصد خرید دروواسولا و همکاران (2004) بود که از دو خرده مقیاس ادراک ارزش هیجانی و اردارک کیفیت به صورت طیف پنج درجهای لیکرت تهیه شده، میباشد. برای اندازهگیری فعالیتهای رسانهای شرکت یک و یک نیز از پرسشنامه استاندارد بازاریابی رسانههای اجتماعی مهرابی و همکاران (2014) استفاده شد که شامل 11 سوال در پنج مولفه سرگرمی، تعامل، مدگرایی، سفارشی سازی و تبلیغات دهان به دهان بود. روایی و پایایی ابزارهای اندازهگیری هر دو در پژوهشهای پیشین مورد تایید قرار گرفتند. پرسشنامهها به صورت الکترونیک اجرا شدند و دادهها از طریق نرم افزار spss22 تحلیل شدند. دادههای جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و رابطه بین متغیرها از طریق رگرسیون بررسی شد. همبستگی بین متغیرها برابر 0. 270 است. ضریب تعیین 0. 07 بدست آمده و این مقدار نشان میدهد که 7 درصد تغییرات قصد خرید به بازاریابی رسانههای اجتماعی مربوط میشود. نتایج نشان داد که با ارتقای یک واحد از بازاریابی رسانههای اجتماعی با در نظر گرفتن مقدار ثابت، 0. 540، واحد انحراف معیار قصد خرید ارتقا پیدا خواهد کرد، در نتیجه این دو ارتباط مثبت دارند. آزمون t مربوط به ضرایب رگرسیون نیز برای متغیر مستقل نشان داده است که این مقدار برای این متغیر برابر با 0. 001 بوده، در نتیجه بازاریابی رسانههای جتماعی بر قصد خرید موثر است. در نتیجه مدیران شرکت یک و یک باید بر فعالیتهای مبتنی بر بازاریابی رسانههای اجتماعی علی الخصوص حوزه تولید محتوا تمرکز بیشتری داشته باشند تا بتوانند از این بر قصد خرید مشریان تاثیر مثبتی بگذارند.