خلاصة:
از دیرباز دستیابی به توسعهای مطلوب و متوازن از جمله اهداف اساسی توسعهی کشور بوده است. الگوی مطلوب توسعهی منطقهای ضمن این که به عنوان پارادایمی در توسعهی منطقهای محسوب میشود میتواند به عنوان راهحل اجرایی برای توسعهی یکپارچه و هماهنگ منطقه محسوب شود؛ همچنان که با نوساناتی در سیاستگذاریها و برنامهریزیها مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر آن است که گزارههای مبین و معرف الگوی فعلی و موجود با الگوی مطلوب مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد و میزان تفاوت "آن چه هست" و "آن چه باید باشد" مشخص شود. روش پژوهش حاضر بدین صورت بوده است که با استفاده از مطالعه اسنادی، کتابخانهای و انجام مصاحبهی باز و نیمه ساختاریافته با 35 نفر از کارشناسان منتخب استانی صورت گرفت. نتیجهی این مطالعهی تطبیقی بیانگر این است که الگوی مطلوب موقعیتهای چهارگانهای چون "استفادهی توامان از الگوی فعلی و مطلوب"، "رد الگوی فعلی"، "شکل تکامل یافتهی الگوی فعلی" و "نگاهی دیگرگون" را نسبت به الگوی فعلی داشته است.
Achieving a desirable and balanced development has long been one of the main goals of the country's development. The desired model of regional development, while being considered as a paradigm in regional development, can be considered as an executive solution for integrated and coordinated development of the region; It has also been noted with fluctuations in policy-making and planning. In this regard, the aim of the present study is to examine and compare the explanatory propositions of the current and existing model with the desired model and to determine the difference between "what is" and "what should be". The method of the present study was as follows: using documentary study, library and open and semi-structured interviews with 35 selected provincial experts. The result of this comparative study is that the optimal pattern is related to four situations such as "simultaneous use of the current and desired pattern", "rejection of the current pattern", "evolved form of the current pattern" and "different perspective". To the current pattern.
ملخص الجهاز:
پس اگر هدف از اجرای برنامه های توسعه ، ایجاد شرایط مطلوب اجتماعی- اقتصادی در شهر و روستا به صورت توأم باشد، لازم است درباره ی سیستم های سکونت گاهی منطقه ، تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا از منابع و نیروی انسانی موجود مناطق ، جهت ارتقاء سطح زندگی و تحقق اهداف توسعه در آن ها بهره گرفته شود (فنی،١٣٨٢: ٢٢-٢١).
به طور کلی میتوان گفت ؛ خواسته ها و نیازهای منطقه ای به صورت مجموعه ای از عوامل فیزیکی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی مطرح میشوند و بین آن ها روابط متقابلی مطرح میشود و این مجموعه هاست که میباید برای مناطق مختلف یک کشور مورد بررسی قرار گرفته و به عنوان هدف های برنامه ریزی منطقه ای ارائه شوند (زیاری، ١٣٩٠: ٦٦-٦٥).
لازم به ذکر است برای انتخاب نمونه های مورد مطالعه از نمونه گیری مبتنی گلوله برفی در بین این افراد و بازخورد کنترل شده ی پاسخ ها و نظرات دریافتی از روش دلفی و گلوله ی برفی نیز استفاده شده تا با شناسایی افراد صاحب نظر و اشباع نظری و با توجه به خروجیهای به دست آمده در این بخش ، به مقایسه ی تطبیقی گزاره های موجود در الگوی فعلی و الگوی مطلوب توسعه ی منطقه ای در استان گیلان پرداخته شد.
بر این اساس هدف پژوهش حاضر آن است که گزاره های مبین و معرف الگوی فعلی و موجود با الگوی مطلوب مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد و میزان تفاوت "آن چه هست " و "آن چه باید باشد" مشخص شود تا بتوان انتظار داشت به سوی ایجاد سیکل مطلوب پیوندهای منطقه ای هدایت شوند.