ملخص الجهاز:
"در کار روانپزشکی،شاید بهترین تعریف از فرهنگ سوی «مؤسسه ملی فرهنگ سلامت روانی و گروههای تشخیص »ارائه شده است:«فرهنگ به معانی،ارزشها و هنجارهای رفتاری اطلاق میشود که در جامعه غالب و درون گروههای اجتماعی آموخته شده و منتقل میشود.
هر چند در پیوسته شمارهی9جلد دوم DSM به توصیف مختصر 25 اختلال وابسته به فرهنگ پرداخته میشود،با این حال مشخص نیست چرا با فرا فرهنگی دانستن معیارها و الگوهای طبقه بندیبیماریها،فرهنگها را به یکسان و در یک ضابطه،در تعیین اختلال در نظر گرفتهاند.
در کار روانپزشکی،شاید بهترین تعریف فرهنگ از سوی «مؤسسه ملی فرهنگ سلامت روانی و گروه تشخیص »ارائه شده است:«فرهنگ به معنای،ارزشها و هنجارهای رفتاری اطلاق میشود که در جامعه غالب و درون گروههای اجتماعی آموخته و منتقل میشود.
نظریهی کارل گوستاویونگ دربارهی کهن الگوها که از نظر او زیر ساختهای روان انسانیاند و از راه ورائت زیستی به ارث میرسند،چنین معنایی را در بر دارد که برخی از سازههای روانی ه در فرهنگ شکل میگیرند،از راه ورائت زیستی انتقاد پذیرند در کودکان هم چه بسا رفتارهایی را میتوان دید که آموخته نیستند،ولی تکرار رفتارهای خاصی از پدر یا مادر یا نسلهای پیشین محسوب میشوند.
وسیلهی کنترل ونظم اجتماعی:از آنجا که افراد شیوههای رفتاری والگوهای فرهنگی جامعه را،چه به صورت سطحی (جامعه پذیری)13 و چه به صورت عمقی(فرهنگ پذیری)14، یاد میگیرند،فرهنگ وسیلهای است که رفتار،تمایلات و کردار آنان را یکنواخت میکند و از طریق مجازاتهایی که اعمال میکند، باعث کنترل و ایجاد نظم در جامعه میشود[ستوده،1376].
وجود ارتباط تنگاتنگ بین فرهنگ و تشخیص و درمان اختلالهای روانی تا حدی است که سازمان جهانی بهداشت (WHO) ،بهترین روان پزشک یا روانشناس را برای هر کشور، فردی میداند که در همان کشور آموزش دیده باشد."