ملخص الجهاز:
"طبیعی است،افراد میکوشند تا نمای ظاهری و کردار خود را به اقتضای وضع و حال هر نوع محیط هماهنگ سازند و همین امر،بعضی از مؤلفان و پژوهشگران را متقاعد ساخته است که«خود»فرد،در حقیقت خرد میشود و افراد بر حسب ضرورت،«خود»های متعددی را در وجود خویش پرورش میدهند که در هیچ یک از آنها اثری از هستهی اصلی هویت شخصی وجود ندارد.
به گفتهی وی،فردی که از نظر وجودی احساس ناامنی دارد،معمولا یک یا چند مورد از خصوصیات زیر را به معرض نمایش میگذارد: نخست این که ممکن است فاقد احساس منسجمی نسبت به پیوستگی سرگذشت خویش باشد؛یعنی عاجز از دستیابی به استنباط پایداری از زنده بودن خود.
علاوه براین، آن قدر برای خود احترام قائل است که بتواند،نوعی احساس (به تصویر صفحه مراجعه شود) تشخیص را به عنوان پدیدهای بازتابی زنده نگاه دارد و در دنیای مادی،به صورت شیء بیجانی در نیاید.
اعتماد بنیادین،در ارتباط با خطرهای احتمالی یا واقعی ناشی از کنشها و واکنشهای متقابل،همچون غربال عمل میکند و به طور کلی،پشتبند عاطفی نوعی پوستهی محافظ یا پیلهی حمایتی است که همهی افراد عادی در جریان رویارویی با مسائل زندگی روزمره،خود را در پناه آن قرار میدهند.
به طور خلاصه جامعیت شخص،به عنوان دستاورد نوعی «خود»اصیلی و حقیقی،حاصل تجربیات ادغام گرانهای است که فرد،در چارچوب روایت معینی انجام میدهد که برای توسعهی شخصی خویش در نظر میگیرد.
این امر،به صورت ایجاد نظام ویژهای برای باورها و معتقدات شخصی است که به وسیلهی آنها فرد اعلام میکند،صداقت وی در وهلهی نخست باید نسبت به خود او به اثبات برسد."