خلاصة:
فرار اشرفغنی و به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، روند تحولات این کشور را وارد مرحلهای جدید کرد. با گذشت یک سال از حکومت سرپرست طالبان، کسب مشروعیت بینالمللی همچنان مهمترین چالش رهبران طالبان بوده و در طول این مدت دولت فراگیر شکل نگرفته است. عدم توزیع عادلانه قدرت در حکومت دوم طالبان و تاکید رهبران آن بر همهشمول بودن دولت فعلی و طرد رهبران حکومت سابق( بهدلیل دولت دستنشانده بودن و همکاری با آمریکا بهعنوان بازیگر اشغالگر)، موجب شده است تا بهرسمیت شناختن حکومت فعلی از سوی کشورهای جهان، حتی کشورهای همسایه در اولویت نباشد. البته تعامل و برقراری ارتباطات بین دولتهای همسایه با رهبران سیاسی طالبان، کموبیش وجود داشته است. در این میان برخی سوءتفاهمات نیز موجب بروز مناقشات مرزی با کشورهای همسایه شده است. در خصوص منازعات مرزی بین ایران و حاکمان فعلی افغانستان، ضمن اذعان به وجود برخی اختلافات مرزی و آبی، باید به نقش داوری جانبدارانه کشورهای استعماری بهویژه انگلیس اشاره کرد.
در مقطع فعلی با آمدن طالبان به قدرت و خروج مفتضحانه و شکست آمریکا در افغانستان، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا منازعات مرزی بین ایران و افغانستان به درگیریهای مرزی ختم و سپس از طریق ایرانهراسی در افغانستان و افغانهراسی و طالبهراسی در ایران، عملا دو کشور درگیر جنگ قومیـ مذهبی شوند و بهنحو دیگری پروژه آشوب سازنده در افغانستان و کشورهای همسایه آن عملی گردد که با هوشمندی و تدبیر رهبران سیاسی ایران، این تلاشها شکست خورد.
The escape of Ashraf Ghani and the return to power of the Taliban in
Afghanistan brought the process of developments in this country to a new
stage. After one year of the caretaker government of the Taliban, gaining
international legitimacy is still the most important challenge of the Taliban
leaders, and during this time, the inclusive government has not been formed.
The lack of fair distribution of power in the second government of the
Taliban and the emphasis of its leaders on the inclusiveness of the current
government and the rejection of the leaders of the former government due to
cooperation with the United States have caused the recognition of the current
government by the countries of the world, even neighboring countries, not to
be a priority. Of course, there has been more or less interaction and
communication between the neighboring governments and the political
leaders of the Taliban. Meanwhile, some understandings have also caused
border disputes with neighboring countries. Regarding the border disputes
between Iran and the current rulers of Afghanistan, while acknowledging the
existence of some border and water disputes, the role of biased arbitration of
colonial countries, especially the British, should be mentioned. At the
current stage, with the coming of the Taliban to power and the disgraceful
exit and defeat of the United States in Afghanistan, many efforts have been
made to turn the border disputes between Iran and Afghanistan into border
conflicts, and then through Iranophobia in Afghanistan and Afghanophobia
and Talibanphobia in Iran, the two countries are practically divided.
involved in ethnic-religious war and in another way to implement the
constructive chaos project in Afghanistan and its neighboring countries.
ملخص الجهاز:
در مقطع فعلی با آمدن طالبان به قدرت و خروج مفتضحانه و شکست آمریکا در افغانستان، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا منازعات مرزی بین ایران و افغانستان به درگیریهای مرزی ختم و سپس از طریق ایرانهراسی در افغانستان و افغانهراسی و طالبهراسی در ایران، عملاً دو کشور درگیر جنگ قومیـ مذهبی شوند و بهنحو دیگری پروژه آشوب سازنده در افغانستان و کشورهای همسایه آن عملی گردد که با هوشمندی و تدبیر رهبران سیاسی ایران، این تلاشها شکست خورد.
مهمترین نکتهای که بر پیچیدگی منازعات مرزی ایران و افغانستان در مقاطع مختلف افزوده، پیوند اختلافات آبی و مرزی بهویژه در بخش دلتای رود هیرمند است که بستر شاخه اصلی رود هیرمند، بهعنوان مرز دو کشور تعیین شده است؛ به همین علت در دوره حکومت سرپرست طالبان همچنان این اختلافات مرزی و آبی بروز میکند.
چون مذاکرات بر سر حقابه هیرمند ممکن بود طول بکشد، دولتِ ایران و افغانستان نمایندگان خود را به محل اعزام کردند که در سوم اسفند ۱۳۱۵ با امضای پروتکل موقتی قرار گذاشتند هر مقدار آبی که به بندِ کمالخان برسد، بهصورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود(مذاکرات جلسه نوزدهم، دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، دوم مهر 1326).
پس از استقلال افغانستان از جمهوری اسلامی ایران در سال 1236 و تعیین خط مرزی بین دو کشور، همواره در بخش دوغارون واقع در منطقه عمومی تایباد، اختلاف ارضی وجود داشته و همین امر در بعضی مواقع باعث ایجاد تنش بین دو کشور شده است (کریمیپور، 1380: 138).