خلاصة:
طلاق یک پدیده حقوقی و از موارد انحلال نکاح است که با آن زندگی مشترک زن و شوهر خاتمه مییابد. در نگاه آیات و روایات، «طلاق» امری جایز است که در اسلام تشریع و به رسمیت شناخته شده است. مطابق آیات قران، مرد میتواند همسر خود را طلاق دهد. برای انحلال نکاح توسط زن دلیلی از قرآن وجود ندارد. روایات به صراحت بر جواز طلاق زنان توسط مردان تاکید دارند. بیشتر فقهای شیعه اعتقاد دارند که تخییر راه مستقل برای انحلال نکاح نیست و آن چه در احادیث شیعی درباره تخییر زنان آمده از ویژگیهای رسول اکرم (ص) بوده است.
ملخص الجهاز:
واژه حق حقّ از واژه هاي سهل و ممتنع است که هر کسي آن را به کار ميبرد و معني آن را نيز ميفهمد، اما تعريف آن کمي دشوار به نظر ميرسد به علاوه اين که مراجعه به موارد استعمال آن در قرآن و روايات از يک سو و متون فلسفي، کلامي، اخلاقي و فقهي از سوي ديگر و هم چنين در علم حقوق ، فلسفه حقوق و فلسفه سياست نشان ميدهد که حق ّ، معاني و اصطلاحات مختلفي دارد.
» (همان منبع ) آيا معقول است در مقام اصلاح امري بر آيند، بدون آن که اساس و ماهيت آن را پذيرفته باشند؟ آيا اين استدلال تمام است که بگوييم چون در قرآن آيه اي صريح در جواز طلاق زن توسط مرد وجود ندارد، آنچه در روايات و سخن فقيهان به استنباط از قرآن درباره جواز طلاق زن توسط شوهر ذکر شده است ، پايه و اساس محکمي ندارد.
(همان منبع ) از تمامي آيات طلاق در قرآن ميتوان دريافت که مرد ميتواند زن خود را طلاق دهد و اين ، قدر متيقن آيات است ، البته شايد در مطلق بودن اين اجازه تشکيک شود و افرادي قائل شوند که اين امکان در شرايط معيني در اختيار مرد قرار داده شده است .
» همان گونه که در نمونه هاي ذکر شده در روايات مشخص است ، مسئله جواز طلاق امري مسلم ميباشد و مرد ميتواند زن خود را طلاق دهد.
يعني اين پيشنهاد «تخيير» راهي در عرض طلاق براي انحلال نکاح محسوب نميشود، بلکه جدايي فقط با طلاق آن هم توسط مرد امکان پذير است .