خلاصة:
در این مقاله با بررسی دیدگاه ویکتور فرانکل بنیانگذار مکتب لوگوتراپی (معنادرمانی) و تطبیقدادن آن با چهار رمان تولستوی، ویژگیهای شخصیت سالم را بیان کردهایم. تولستوی همچون فرانکل با بهتصویرکشیدن روابط فرد با خویشتن در وهلۀ نخست، درصدد تعریف و تبیین نوعی از خودآگاهی و سپس ترسیم شخصیت سالم در مکتب رواندرمانی برآمده است. در پژوهش پیشِروی با تحلیل و بررسی رفتارها و کنشهای شخصیتهای اصلی رمانها و تطبیقدادن آنها با ویژگیهایی که فرانکل درخصوص ارزشمداری زندگی برشمرده است، به بیانی ادبی از تأثیر ارزشمداری زندگی در دستیابی به شخصیت سالم رسیدهایم و در پاسخ به این پرسش که چه ویژگیهای در شخصیتهای اصلی رمانهای تولستوی وجود دارد که با مشخصات اصلی انسان سالم موردنظر فرانکل قابل انطباق و همپوشانی است؟ در شخصیتهای رمان آنا کارنینا ارزشهای سهگانه بیشتر از بقیۀ رمانها تجلی یافته است، در رمانهای رستاخیز و پدر سرگی و مرگ ایوان ایلیچ، ارزشهای نگرشی پررنگترند و بعضی شخصیتهای پویا درگذر زمان و علیرغم وقوع رویدادهای سلسلهوار به شخصیتهایی سالم تبدیل شدهاند؛ براین اساس و با توجه به مسئلۀ بنیادین در پژوهش پیشِروی بهنظر میرسد ویژگیهای قهرمانان رمان با آنچه فرانکل تعریف کرده است، انطباق و همپوشانی دارد.
In this article, we have described the characteristics of a healthy personality by studying the perspective of Victor Frankl, the founder of the school of “logotherapy”, and adapting it to four Tolstoy novels. Just like Frankl, Tolstoy seeks to define and explain a kind of self-awareness by depicting one's relationship to himself in the first place, and then to determine a healthy personality in the school of psychotherapy. In progressive research, we have achieved a literary expression of the effect of the value of life on a healthy personality by analyzing the behaviors and actions of the main characters of the novels and adapting them to the characteristics that Frankel had mentioned about the value of life (work, love, suffering, guilt, morbidity, and religion). To answer the question of what specific features are present in the main characters of Tolstoy's novels that are compatible and overlap with the main features of Frankl's intended healthy human being, we have found out that the threefold values are more manifested in the characters of Anna Karenina, than in the other novels. In Resurrection, Sergei's father and the Death of Ivan Illich, attitude values are more prominent, and despite the occurrence of sequential events, some dynamic characters become better characters with healthy personalities over time. Accordingly, and with regard to the fundamental issue in progressive research, the characteristics of the novel's protagonists seem to be consistent with what Frankel has defined.
ملخص الجهاز:
تولستوي با ژرف انديشي دربارة انسان و انسانيت ، و خلق رمان ها و کتاب هاي آموزشي به مفهومي از زندگي دست يافته که موردتوجه مردم جهان و به ويژه روسيه قرار گرفته و در اين راستا به معنابخشي به زندگي، ارتباط با هستي، عشق ، نگاه نو به رنج ها، مسئوليت پذيري و دينداري خردمندانه توجه کرده است که با مکتب معنادرماني فرانکل همگونيهايي دارد.
تاکنون در هيچ پژوهشي به صورت مستقل به معناي زندگي در آثار لئو تولستوي براساس نظريۀ معنادرماني ويکتور فرانکل پرداخته نشده است ؛ بنابراين در پژوهش حاضر ميکوشيم براي اولين بار، بخشي از نظرهاي وي دربارة معناي زندگي را تبيين کنيم ؛ البته با توجه به نموديافتن ارزش هاي معنابخش به زندگي در آثار اين نويسنده ، برخي پژوهشگران دربارة او و جهان بيني مشهود در آثارش و نيز معنويگرايي وي تحقيق کرده اند؛ همچنين برخي صاحب نظران مقاله هايي بدين شرح را دربارة ويکتور فرانکل و مکتب معنادرماني او نگاشته اند: قنبري (١٣٨٥) در مقالۀ «معنويگرايي تولستوي در داستان رستاخيز»، پيام حقيقي داستان را اين گونه بيان کرده که مسئلۀ رستاخيز ازنظر تولستوي، تنها نتيجۀ دنيوي همان اعمال ناپسندي است که انسان ها درنهايت خواهند ديد و هيچ عمل ناشايستي بيپاسخ نخواهد ماند.
تولستوي نيز در رمان هاي خود با نشان دادن احساسات ، عواطف ، افکار و رويدادهاي زندگي، انسان را به انديشيدن دربارة معنا و ارزش ها سوق داده و در القاي معناي زندگي و پررنگ کردن ارزش ها نقشي بسيار مهم ايفا کرده است ؛ بنابراين ، پژوهش پيش روي، اهميت آثار تولستوي از اين نظر را به خواننده نشان ميدهد.