خلاصة:
طاها عبدالرحمان از جمله اندیشمندان و نظریهپردازان نوگرای اسلامی است که با نقد اخلاقی مدرنیته، مخالفت با اخلاق سکولار و مبنا قرار دادن اسلام بهویژه در حوزهی اخلاق، در پی نوسازی سنتها است. او معتقد است بیداری اسلامی نیازمند پشتوانه فکری و نوسازی بر اساس تعقلی مبتنی بر تجربه معنوی و گذر از مراتب سه گانه عقل است. عبدالرحمان شرع -عقل مسدّد- را اصل و داشتن تجربه عرفانی -عقل مؤید- را شرط کمال اخلاق معرفی می کند تا در نهایت نظریه ی سیاسی «ولایت فقیه تجربی» را در کتاب روح الدین ارائه دهد. مقاله حاضر می کوشد با بررسی یکی از مهم ترین آثار عبدالرحمان -کنش دینی و نوسازی عقل- نظریه مراتب سهگانهی عقلانیت او را با دیدگاهی انتقادی مورد بازبینی قرار دهد؛ و نشان میدهد، مؤلف با نپرداختن به بحث حسن و قبح عقلی، جایگاه عقل -عقل مجرد- را در اخلاق نادیده گرفته است؛ و چرا پشتوانه فکری پیشنهادی وی برای بیداری اسلامی، می تواند آسیب های سیاسی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
Taha Abdurrahman is one of the modern Islamic thinkers and theorists, who wants to renovate traditions by criticizing the ethics of modernity, secular ethics and putting Islam in the basis, especially in ethics. He believes that the Islamic awakening needs intellectual backing and modernization based on a spiritual experience by passing the triple levels of reason, and on this basis, he said in the book of Rohuddin about the theory of "The empirical Velayat-e-Faqih", that is based on the mystical experience. The present article tries to review and analyze one of the most important works of Abdurrahman “Religious Practice and Renewal of the Reason” (1989)- and shows that the author, by not discussing the good and bad reasons, has ignored the place of reason - the single mind - in morality; and why his proposed intellectual support for the Islamic awakening could cause political and social damages.
ملخص الجهاز:
نگارنده در این مقاله می کوشد، با بررسی یکی از مهم ترین آثار عبدالرحمان، کنش دینی و نوسازی عقل، نظریة مراتب سهگانة عقلانیت او را با دیدگاهی انتقادی بازبینی کند و نشان میدهد مؤلف با نپرداختن به بحث حسن و قبح عقلی جایگاه عقل ـ عقل مجرد ـ را در اخلاق نادیده گرفته است.
هدف از این مقاله بررسی یکی از مهمترین آثار طه عبدالرحمان با نام کنش دینی و نوسازی عقل است تا عقلانیت سهگانة او با دیدگاهی انتقادی بازبینی شود و نشان داده شود که پشتوانة فکری پیشنهادی او برای بیداری اسلامی چه نقصهایی دارد.
هدف او نیز از نگارش کتاب کنش دینی و نوسازی عقل بیان این مسئله است که با عقل تأییدشده به وسیلة تجربة معنوی، که از طریق عمل به شرع اسلام حاصل شده است، می توان به کمال اخلاق انسانی دست یافت.
عبدالرحمان بر این نظر است که ممارست های اسلامی برای کسب یقین در معرفت، پیمودن شیوة تنزیه، و خروج از محدودیت های نمادین زبان تلاش می کند؛ همان گونه که ممارست های علمی با تکیه بر ضرورت وحدت عقلی درپی فائقآمدن بر این محدودیت هایند؛ با این تفاوت که اقدامات آن ها، باتوجهبه نسبیت نظام های منطقی و سیطرة ابزار، خود به این محدودیت ها دچار است، ولی وضع برای ممارست های دینی به طور کامل متفاوت است، زیرا تنها بر عقل مجرد تکیه ندارند و به مرتبة ظنّ اکتفا نمی کنند.