خلاصة:
از منظر قرآن، تقوا ازجمله مضامین و بنمایههای اصلی است. این مقاله نشان میدهد چگونه این واژه از حیث واژگانی و معنایی، در بطن سپهر فراختر گفتمان قرآنی جای میگیرد و پیشنهاد میکند در پرتو عنایت به پویاییشناسی معنایی گستردهتر متن قرآن، از موضعی بهتر میتوانیم طیف و دامنۀ نگرشی را که به ساختارهای مضمونی کلیدی قرآن شکل میدهند، استدراک کنیم. از حیث روششناسی، این مقاله، از مطالعۀ آماری نظاممند واژگان قرآنی بهره گرفته و به کمک تحلیل رایانهای، فهرستی جامع از تمام مشتقات واجساختی ریشههایی ناظر به مفهوم کلی «ترس» به دست میدهد که گروه معنایی بزرگتری مشتمل بر واژۀ تقوا را تشکیل میدهند. این مقاله براساس نتایجی که از مطالعۀ تجربی فراچنگ آمده، انعکاسمندی بینامتنی ذاتی قرآن را بهمثابه چارچوب تحلیلی خود تلقی و استدلال میکند تغییرات معنایی محسوس در بلاغت اصطلاح تقوا، از سیر تطور و تکون آن در چینش اصلی متن قرآن حکایت میکند. این مقاله نشان میدهد توجه به سیر تاریخی چینش متن قرآن، همچنان مفید معنا میافتد.
One of the most ubiquitous terms in the Qur’an, taqwa, or ‘fear of God’, serves as a major theme and leitmotif of the wider Quranic vision. This study explores, both lexically and semantically, the way in which this term is situated within the Quranic universe of discourse, proposing that by attending to the broader semantic dynamism of the text itself we are in a better position to understand the range and scope of the vision which shaped the Qur’an’s key thematic structures. Methodologically, the study has made use of a systematic statistical survey of the Quranic lexicon, deriving by way of computer- aided analysis a comprehensive inventory of all morphological derivations of radicals connoting the general idea of ‘fear’, a larger semantic grouping to which the term taqwa belongs. Predicated upon the results of this empirical survey, the study takes as its primary analytic framework the Qur’an’s inherent intertextual reflexivity and argues that observable semantic shifts in the rhetoricity of the term taqwa represent circumstantial developments in the text’s basic chronology.
ملخص الجهاز:
از حيث روش شناسي، اين مقاله ، از مطالعۀ آماري نظام مند واژگان قرآني بهره گرفته و به کمک تحليل رايانه اي، فهرستي جامع از تمام مشتقات واج ساختي ريشه هايي ناظر به مفهوم کلي «ترس » به دست ميدهد که گروه معنايي بزرگتري مشتمل بر واژة تقوا را تشکيل ميدهند.
از حيث روش شناسي، اين جستار، از مطالعۀ آماري نظام مند واژگان قرآني بهره ميگيرد و به کمک تحليل رايانه اي، فهرستي جامع ارائه ميکند از تمام مشتقات واج ساختي ريشه هاي ناظر به مفهوم کلي «ترس » که خود گروه معنايي بزرگتري مشتمل بر واژة تقوا را تشکيل ميدهند.
ازاين رو، اين وجه هم در اشاره به ترس مؤمنان و هم بيم و هراس کافران از رويارويي با عذاب الهي به کار ميرود (براي نمونه ، کهف : ٤٩؛ انبياء: ٤٩؛ شوري: ١٨ و ٢٢؛ طور: ٢٦ و معارج : ٢٦) و دو بار نيز به همراه اسم «خشيه » به افرادي اشاره ميکند که خداوند از آنها راضي است (انبياء: ٢٨؛ مؤمنون : ٥٧): «و وضع الکتاب فتري المجرمين مشفقين مما فيه و يقولون يا ويلتنا ما لهذا الکتاب لا يغادر صغيرة و لا کبيرة إلا أحصاها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربک أحدا» (٤٩) و کارنامه [عمل شما در ميان ] نهاده ميشود، آن گاه بزهکاران را از آنچه در آن است بيمناک ميبيني، و ميگويند: «اي واي بر ما، اين چه نامه اي است که هيچ [کار] کوچک و بزرگي را فرونگذاشته ، جز اينکه همه را به حساب آورده است .