خلاصة:
صوفیان و عالمان دینی نخبه به عنوان سرمایه های گرانقدر انسانی برای جامعة دینی به شمار می روند و باعث پویایی و بقای آن هستند. مهاجرت این اصناف به خارج از جامعة خویش، صدماتی جبران ناپذیر به پیکرة دین و دینداری وارد می سازد. در دوران صفوی امواجی از مهاجرت عالمان نخبه و صوفیان به سوی هند وجود داشت که علل، روند و نتایج آن می تواند به عنوان الگویی در تحلیل این پدیده در دوره های آینده، استفاده شود. این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، نشان می دهد که ناامنی های فکری، اقتصادی و سیاسی را در ایران صفوی باید مهمترین علت مهاجرت دانست. روند مهاجرت ها در دوران شاه طهماسب اول و شاه عباس به واسطة تشدید شرایط فوق، حالت صعودی داشته و در دیگر دوره ها، افت و خیز کمتری را از سر گذرانده است. این روند و جهت گیری های آن در بستر این مقاله تا حدی بررسی شده است
ملخص الجهاز:
وجود روابط سیاسی بین دولت صفوی و دولت های حاکم موازی هندی در آن زمان ، مانند گورکانیان و عادل شاهیان ، و از طرف دیگر، تعصب مذهبی و اشتباهات سیاسی و نبود آرامش و امنیت لازم برای زندگی و روندفکری و دینی بسیاری از صوفیان و نخبگان دینی در ایران ، همچنین حمایت و تشویق پادشاهان گورکانی از ایرانیان ، به نظر می رسد از جمله عوامل تاثیرگذار بر روند مهاجرت ها به هند بود.
بنا براین استفاده از واژه صوفی برای برخی شیعیان از جهت زهد و نوع زندگی ایشان به کار می رفت و نه همسانی با جریان های صوفیانه ی مرسوم (شیبی ، ١٣٨٧، ص ٦٥) به نظر می رسد با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل ، وی در پی تضعیف مذهب تسنن و براندازی رسم تکریم خلفای راشدین و جایگزینی آن با اعتقاد به امام علی علیه السلام و دوازده امام بوده است (آژند، ١٣٨٠، ص ٢٧) لازم به ذکر است که دستمایه های صفویه در ابتدا صوفیانه بود و بعد رنگ شیعی به خود گرفت .
) گره خورده است (حاجی خلیفه ، ١٣٨٤، ص ٥٧٨) چندی بعد فردی به نام شیخ محمود پسیخانی از بدنۀ حروفیه جدا شد و شاخه ای موسوم به نقطویه یا پسیخانیه را در گیلان بنا نهاد (اسفندیار، ١٣٦٢، ج ١، ص ٢٧٤) تکاپوی مریدان نقطوی مدتی از نظرها پنهان بود تا این که ایشان در زمان شاه اسماعیل اول صفوی و در گردهماییهای پیروان اسماعیلیۀ نزاری نمایان شدند (معصوم علیشاه ، ١٣٤٥، ج ٣، ص ١٣٦) همزیستی نقطویه و نزاریه به خوبی موید پیوندهای فکری آنان و البته ماهیت شیعی نقطویه بود (دفتری ، ١٣٨٦، ص ٥٢٠).