خلاصة:
بدرفتاری علمی، در فضای پژوهش کشور مشکلی حاد شمرده میشود که گونههای مختلفی مانند سرقت علمی و سایهنویسی دارد. در سالهای اخیر، سایهنویسی در ایران گسترش چشمگیری یافته و اشخاص متعدد در گروههای مختلف، از دانشگاهیان تا روحانیان، به آن متهم شدهاند. همین موضوع، زمینه نگرانی نهادهای دانشگاهی و علمی در ایران شده و بهرغم وجود برخی قوانین مرتبط با مالکیت فکری، همچون قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، قانونگذاران ایران را به تصویب قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی در تهیه متون دانشگاهی واداشته است. اما آیا بهواقع سایهنویسی، مشکل دانشگاهی است و آیا مقررات ملی در ایران، از جمله قانون پیشگفته، میتواند با سایهنویسی مقابله و از بروز آن پیشگیری کند یا دستکم مانع رشد آن شود؟ در پژوهش حاضر، با رجوع به اسناد کتابخانهای و قانونی، ادبیات موضوع در حد امکان بررسی شد. آنگاه با توجه به موازین مالکیت فکری و مقررات معتبر کنونی در ایران، بر پایه روش تحلیلی ـ توصیفی، ضمن ارائه تعریف حقوقی از سایهنویسی، جنبههای مختلف این بدرفتاری پژوهشی تبیین شده و به پرسشهای مطرحشده در این خصوص، پاسخی حقوقی داده شد. بررسی انجامشده نشان داد که برخلاف مفاد تبصره 5 قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی (مصوب 1396)، اقدامهایی همچون ویراستاری، همکاری پژوهشی یا ترجمه که در این قانون، بهعنوان استثناهای سایهنویسی و بدرفتاری علمی تلقی شده است، نیز مصداق سایهنویسی دارد، به همین دلیل، این قانون در عمل، قادر نیست که از بروز سایهنویسی جلوگیری کند. همچنین، تفاوت بدرفتاری علمی در قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (1348) با آنچه در قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی (مصوب 1396) وجود دارد، از دیدگاه حقوقی تبیین شد. در پایان مقاله نیز با توجه به یافتههای بررسی، پیشنهادهایی برای پیشگیری و مقابله با سایهنویسی ارائه شد.
Scientific miscoduct is an acute problem in the research environment of the country, which has different species such as plagiarism and ghostwriting. Ghostwriting has expanded dramatically in Iran in recent years and has been accused by numerous individuals from various groups, from academics to clerics. This has particularly alarmed academic and scientific institutions in Iran and has led iran's legislator to pass the Prevention and Coping of Academic Fraud in the Preparation of Academic Texts Act (2017), despite some intellectual property laws, such as the Protection of The Rights of Authors and Composers Act (1969). But is ghostwriting actually an academic problem, and can national regulations in Iran, including the fore-looking Acts, counter ghostwriting and prevent it? Or at least stop its growth? In this study, by referring to library and legal documents, the literature of the subject has been investigated as much as possible and then, according to the criteria of intellectual property, and the valid regulations in Iran, based on analytical-descriptive method, while providing a legal definition of ghostwriting, different aspects of this research misconduct have been explained and legal answers to the questions have been given. The study showed that contrary to the provisions of Note 5 of the Prevention and Coping of Fraud in the Preparation of Scientific Works Act (2017), measures such as editing, research collaboration or translation, which have been considered as exceptions to ghostwriting and scientific misconduct, can be precisely the example of ghostwriting and therefore, this Act cannot prevent ghostwriting in practice. Also, the difference between scientific misconduct in the Protection of The Rights of Authors, Composers and Artists Act (1969) with what is seen in the Prevention and Coping of Fraud in the Preparation of Scientific Works Act (2017) was explained from a legal perspective and at the end of the article, according to the findings of the study, some suggestions have been presented for preventing and countering ghostwriting.
ملخص الجهاز:
بررسي انجام شده نشان داد که برخلاف مفاد تبصره ٥ قانون پيشگيري و مقابله با تقلـب در تهيه آثار علمي (مصوب ١٣٩٦)، اقدام هايي همچون ويراستاري ، همکـاري پژوهشـي يـا ترجمـه کـه در ايـن قـانون ، به عنوان استثناهاي سايه نويسي و بدرفتاري علمي تلقي شده است ، نيز مصداق سايه نويسي دارد، به همين دليل ، اين قانون در عمل ، قادر نيست که از بروز سايه نويسي جلوگيري کند.
Fisher et al; &Singh ٢٠١٦ ,Remenyi؛ رسولي و همکاران ، ١٣٩٤و کاظمي و اصغري ، ١٣٩٨)، گروهي سايه نويسي را از ديـدگاه يک بدرفتاري علمي بررسي کرده اند (٢٠١٦ ,Remenyi &Singh ; ٢٠١٠ ,Elliott؛ اسدي ، ١٣٩٣؛ دادخـواه و لگزيان ، ١٣٩٦؛ کاظمي و اصغري ، ١٣٩٨و خسروي ، ١٣٩٩)، برخي ديگر به اين مشکل به طور مشـخص در حوزه نگارش پايان نامه ها و موضوع پژوهش توجـه کـرده انـد ( ,McCabe ;٢٠١٤ ,Newton &Wallace ٢٠٠٦ ,Rakovski &Levy ;٢٠٠٥؛ جمالي ، ١٣٩١؛ رسولي و همکاران ، ١٣٩٤؛ کسرايي ، ١٣٩٥ و دادخـواه و لگزيان ، ١٣٩٦) و عده اي نيز به بررسي اجمالي و کلي اين رفتار پرداختـه انـد (آقـايي ، ١٣٩٦؛ رجـب زاده عصارها، ١٣٩٦ و خسروي ، ١٣٩٩).
اگر پيش تر آشکار مي شد که فلان استاد دانشگاه مدرک دانشگاهي معتبري ندارد و در اين باره دروغ گفته يا فلان مقام قضايي مرتکب تقلب علمي شده يا پايان نامـه خـود را از راه تقلـب علمـي آمـاده کـرده (٢٠٠٤ ,Rodan) يا فلان مدير آزمايشگاه در ارائه نتايج آزمايشگاهي مرتکب تقلب شـده ، بـا مـوارد نـادري روبه رو بوديم که اگرچه خبرساز بودند، اما اعتبار و وجاهت پژوهش هاي دانشگاهي را مخدوش نمي کردنـد، اما داستان سايه نويسي و تقلب گسترده علمي که دانشگاه ها امروزه با آن دست به گريبان هستند، به ايـن آساني نيست (٢٠١٦ ,Remenyi &Singh ).