خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کیسی (2015) و بررسی ویژگیهای روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 99-98 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سواد سلامت روان (2015)، مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای تمامی خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب مقیاس میباشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که بار عاملی گویهها بیشتر از 15/0 است و تمام مسیرها از گویهها به متغیر پنهان در سطح. 5/0 معنادار بودند و مقیاس از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختار عاملی شامل6 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این مقیاس با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات مقیاس سواد سلامت روان با این پرسشنامهها بود. نتایج نشانگر آن است که مقیاس سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
The aim of the present study was to prepare a Persian version of the Mental Health Literacy Scale (MHLS) of O’Connor & Casey (2015) and to examine its psychometric properties. In order to 346 people of undergraduate, graduate and doctoral students of Shahroud University in 1998 were selected through available sampling And completed the Persian version of the MHLS (2015), the Psychological Assistant Attitude Scale - Fischer and Farina (1995) -Short Form, Health Anxiety inventory - Salkovskis & Warwick -Short Form (2002), and Beck Depression Questionnaire. CVR was more than 0.62 percent and the CVI was more than 0.75 percent, indicating the appropriate content validity of the scale. The results of the confirmatory factor analysis showed that the factor load of the items is more than 0.15 and all the routes from the items to the variable hidden at the level. 0.5 were significant and the scale had a good construct validity. An examination of the validity of the structure using CFA showed that the scale has a factor structure consisting of 6 subscales. The study of validity at the same time as calculating the correlation of this scale with the scale of attitude with the help of psychological psychologists - Fisher and Farina (1995) short form, Health Anxiety Questionnaire - Salkoskis and Varvik short form (2002), indicates a positive relationship between mental health scale scores It was questionnaires. The results indicate that the mental health literacy scale is a valid and appropriate tool for use in Iranian society.
ملخص الجهاز:
مجله روانشناسي ٩٩/ سال بيست و پنجم ، شماره ٣/ پاييز ١٤٠٠ Journal of Psychology, 2021, 25 (Autumn) 311-328 ويژگي هاي روانسنجي نسخه فارسي مقياس سواد سلامت روان (MHLS) در دانشجويان ايراني o Psychometric Properties of the Persian Version of the Mental Health Literacy Scale (MHLS) in Iranian Students o فاطمه جعفري ١ آرزو ضاربي ١ سيمين حسينيان ١ عباس عبداللهي ١ چکيده هدف پژوهش حاضر، تهيه نسخه فارسي مقياس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کيسي (٢٠١٥) و بررسي ويژگي هاي روانسنجي آن بود.
به اين منظور، ٣٤٦ نفر از دانشجويان مقطع کارشناسي ، کارشناسي ارشد و دکتري دانشگاه شاهرود در سال تحصيلي ٩٩-٩٨ به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و به مقياس سواد سلامت روان (٢٠١٥)، مقياس نگرش به کمک طلبي حرفه اي روان شناختي - فرم کوتاه فيشر و فارينا (١٩٩٥)، پرسشنامه اضطراب سلامتي - فرم کوتاه سالکوسکيس و وارويک (٢٠٠٢) و پرسشنامه افسردگي بک پاسخ دادند.
علاوه بر اين مهم ترين مانع ، سطح پايين سواد سلامت روان (Mental Health Literacy) است .
در سال هاي اخير در مقالات منتشر شده ابزارهاي مورد استفاده در سنجش سواد سلامت روان شامل پرسشنامه سواد سلامت روان جورم ، کورتن ، جاکوب ، کريستنسن و رودگرز (١٩٩٧)، پرسشنامه دانش سلامت روان وانگ ، هي ، جيانگ ، سيا، وانگ ، زنگ و سيا (٢٠١٣)، مقياس سواد سلامت روان (Mental Health Literacy Scale) اکونور و کيسي (٢٠١٥) بوده اند.
Waddell C, McEwan K, Shepherd CA, Oford DR, Hua JM (2005).