خلاصة:
در این مقاله سعی بر آن است که به موضوع کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران و چالشهایی که ممکن است دراین زمینه وجود داشته باشد، توجه شود. سوال اصلی مقاله آن است که «نسبت این موضوع با حکمت اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران چیست؟» در پاسخ به سوال فوق، فرضیه تحقیق این است که «حکمت موجب افزایش بهره وری (کارایی و اثر بخشی)، نیل به اهداف، ارتقای کارآمدی و دوام و قوام حکومت خواهد شد.» روش تحقیق، در مقام جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است و در مقام تجزیه و تحلیل به تناسب نیاز از روش های عقلی، نقلی و تجربی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حکمت در مقام نظر، بر پایه علم و اندیشه و در مقام عمل، بر پایه اخلاق و معنویت و تدبیر و سیاست استوار می باشد و نظام ج.ا.ا برای رسیدن به اهداف خود نظیر حیات طیبه اسلامی، وحدت ملی، امنیت و اقتدار بازدارند و عدالت اجتماعی باید حکمت بنیان باشد؛ لذا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز به عنوان ابزار کارآمدی، باید بر اساس حکمت اسلامی یا چهار عنصر فوق تعریف و تنظیم گردد.
This article tries to pay attention to the issue of the efficiency of the Islamic Republic of Iran and the challenges that may exist in this field. The main question of the article is, "What is the relationship between this issue and Islamic wisdom in the system of the Islamic Republic of Iran?" In answer to the above question, the research hypothesis is that "wisdom will increase productivity (efficiency and effectiveness), achieve goals, improve efficiency and durability and consistency of government." The research method is a library in terms of data collection, and rational, narrative, and experimental methods have been used in the position of analysis as needed. The results of the research indicate that wisdom, in theory, is based on science and thought, and in practice, based on ethics, spirituality, strategy, and politics, and the system of the Islamic Republic of Iran to achieve its goals such as the good life of Islam, National unity, security and authority, and social justice must be the wisdom of the foundation; Therefore, the Iranian Islamic model of progress as a tool of system efficiency should be defined and regulated based on Islamic wisdom or the above four-element.
ملخص الجهاز:
نتايج تحقيق حاکي از آن است که حکمت در مقام نظر، بر پايۀ علم و انديشه و در مقام عمل ، بر پايۀ اخلاق و معنويت و تدبير و سياست استوار است و نظام جمهوري اسلامي ايران براي رسيدن به اهداف خود نظير حيات طيبۀ اسلامي، وحدت ملي، امنيت و اقتدار بازدارنده و عدالت اجتماعي بايد حکمت بنيان باشد؛ بنابراين الگوي اسلامي – ايراني، پيشرفت نيز به عنوان ابزار کارآمدي بايد بر اساس حکمت اسلامي يا چهارعنصر فوق تعريف و تنظيم گردد.
١- کليات ١-١- بيان مسئله درواقع مسئله اصلي پژوهش حاضر اين است که نظام جمهوري اسلامي ايران ، علي رغم پيشرفت هاي که در حوزه هاي علمي، نظامي و امنيتي داشته است ، در عرصۀ اقتصادي، سياسي و اجتماعي با چالش هايي مانند توزيع منابع ، ناکارآمدي احزاب ، وابستگيهاي اقتصادي (حاکميت الگوي اقتصاد بازار آزاد بر اقتصاد ايران و تبعيت از نهادهاي مالي جهاني مانند صندوق بين المللي پول و بانک جهاني) و مانند آن مواجه است که مسائلي مانند کاهش رفاه و تأمين اجتماعي (مسکن ، بهداشت ، آموزش وپرورش ، اشتغال پايدار و مانند آن ) را به همراه داشته است و اين موضوع نمي تواند بستري مناسب براي شکل گيري نظامي مبتني بر عدالت اجتماعي باشد.