خلاصة:
ایران طی سالیان اخیر بهمنظور تثبیت و توسعۀ منافع ملی خود، با تأسی از راهبرد سنتیِ نگاه به شرق، توجه ویژهای را به برقراریِ رابطۀ تنگاتنگ و تعامل وثیق با کشورهای حاضر در آوردگاه راهبردی ایندو پاسیفیک مبذول داشته است. با عنایت به دگردیسیهای راهبردی که بر دستگاه دیپلماسی ایران سایه افکنده است، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با بهکارگیری مفروضاتِ تئوریکِ مستتر در نظریۀ نو منطقهگرایی کوشیدهاند تا به چرایی این پرسش راهبردی پاسخ گویند که ویژگی، ابعاد، وجوه و ضرورت توجه و تمرکز فزایندۀ ایران به حوزۀ قدرت آفرین ایندو پاسیفیک، چگونه ارزیابی میگردد؟ فرضیهای که از معبر پرسش فوق مطرح گردیده ناظر بر آن است که متأثر از صعوبتهای تحمیلیِ ناشی از تحریمهای بیسابقۀ مجموعۀ غرب و همچنین با عنایت به جایگاه ویژهای که حوزۀ راهبردی ایندو پاسیفیک در معادلات ژئوپلیتیکیِ پسا جنگ سرد احراز کرده است، دستگاه دیپلماسی ایران، بهمنظور حضور هرچه فعالتر در سامانههای چندجانبۀ منطقهای و افزایش سطح تعاملات سیاسی ـ اقتصادی خود با منظومۀ قدرتهای شرق آسیایی همچون چین، جهت، محور و گسترۀ سیاست خارجی خود را به سمت مناطق فراسویِ مرزهای شرقی معطوف داشته است.
ملخص الجهاز:
با عنايت به دگرديسيهاي راهبردي که بر دستگاه ديپلماسي ايران سايه افکنده است ، نگارندگان پژوهش حاضر با رويکردي توصيفي ـ تحليلي و با به کارگيري مفروضات تئوريک مستتر در نظريۀ نو منطقه گرايي کوشيده اند تا به چرايي اين پرسش راهبردي پاسخ گويند که ويژگي، ابعاد، وجوه و ضرورت توجه و تمرکز فزايندة جمهوري اسلامي ايران به حوزة قدرت آفرين ايندو پاسيفيک ، چگونه ارزيابي ميگردد؟ فرضيه اي که از معبر پرسش فوق مطرح گرديده ناظر بر آن است که متأثر از صعوبت هاي تحميلي ناشي از تحريم هاي بيسابقۀ مجموعۀ غرب و همچنين با عنايت به جايگاه ويژه اي که حوزة راهبردي ايندو پاسيفيک در معادلات ژئوپليتيکي پسا جنگ سرد احراز کرده است ، دستگاه ديپلماسي ايران ، به منظور حضور هرچه فعال تر در سامانه هاي چندجانبۀ منطقه اي و افزايش سطح تعاملات سياسي ـ اقتصادي خود با منظومۀ قدرت هاي شرق آسيايي همچون جمهوري خلق چين ، جهت ، محور و گسترة سياست خارجي خود را به سمت مناطق فراسوي مرزهاي شرقي معطوف داشته است .
در همين رابطه متوليان دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران اعتقادشان چنين ترتيب بندي شده است که با توجه به موقعيت ويژة جغرافيايي ايران در منطقۀ «غرب آسيا»٨ که شاهراه ارتباطي «شمال به جنوب »٩ و نيز بين «شرق به غرب »١٠ است و با عنايت به لزوم استعمال سياست خارجي همگرايانۀ منطقه اي فعال مبتني بر اتحادها و ائتلاف ها بر اساس اصل رجحان برقراري روابط حسنه با همسايگان ، کشورهاي درحال توسعه و کشورهاي مسلمان تحت لواي راهبرد نگاه به شرق ، ضروري است که در قالب رويکرد نو منطقه گرايي، ضمن گذار از ائتلاف هاي ناپايدار و زودگذر نظامي و امنيتي، برقراري، بيشينه سازي و متعاقبا تعميق روابط منطقه اي اقتصاد پايه ، سياست پايه و فرهنگ پايه با کشورهاي حاضر در حوزة راهبردي ايندو پاسيفيک به عنوان يکي از حساس ترين مناطق سياسي ـ اقتصادي جهان ، بيش ازپيش در دستور کار دستگاه ديپلماسي کشور قرار گيرد.
Keywords: Strategic Approach, Indo-Pacific, Looking at East, Modern regionalism, Localization, globalization 1 M.