خلاصة:
زمینه و هدف: بررسی و تطبیق مبانی آثار حماسی ملل مختلف میتواند در شناخت هرچه بیشتر آنها نقش بسزایی داشته باشد و همچنین میتواند روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و توسعۀ مبادلات ادبی، فکری و فرهنگی را تشریح نماید. جمشید یکی از شخصیتهای اساطیری شاهنامه است که مراحل زندگانی و اتفاقات دوران حیات وی با اوزیریس، یکی از شخصیتهای اساطیری مصر باستان، شباهتهای متعددی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی وجوه افتراق و اشتراک میان این دو شخصیت و قهرمان اساطیری میباشد.
روش مطالعه: این پژوهش به شیوۀ توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
یافته ها: جمشید و اوزیریس در اساطیر ایران و مصر، از ویژگیهای مشترکی برخوردار هستند که از ناخودآگاه جمعی بشر خبر میدهد. با بررسی و مقایسۀ زندگی، اعمال و سرنوشت این قهرمانان، میتوان تا حدّی با محتویات ناخودآگاه جمعی دو ملّت (ایران و مصر) آشنا شد و برای روشن ساختن زوایای تاریک و مبهم ساختار فرهنگی و اجتماعی کهن و پی بردن به طرز تفکّر و اعتقادات مردمان دوران باستان، کمک گرفت.
نتیجه گیری: با بررسی زندگی دو قهرمان اصلی داستانها (جمشید و اوزیریس) میتوان زندگی آنها را در سه مرحله خلاصه کرد: 1. زایش توامانی قهرمان، 2. ایجاد دوران طلایی و آرمانی توسط قهرمان، 3. هبوط یا مرگ قهرمان و آغاز دوران فاجعه یا آشوب.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Examining and applying the principles of epic works of different nations can play an important role in understanding them as much as possible and can also explain the relations between the literature of the nations of the world and the development of literary, intellectual and cultural exchanges. Jamshid is one of the mythological characters of Shahnameh whose life stages and events during his life have many similarities with Osiris, one of the mythological characters of ancient Egypt.
METHODOLOGY: This research has been done in a descriptive-analytical manner.
FINDINGS: Jamshid and Osiris in Iranian and Egyptian mythology have common features that indicate the collective human unconscious. By examining and comparing the lives, deeds and destinies of these heroes, one can get acquainted to some extent with the collective unconscious contents of the two nations (Iran and Egypt) and to illuminate the dark and obscure corners of the ancient cultural and social structure and understand the way of thinking and beliefs of the people. Ancient times helped.
CONCLUSION: By examining the lives of the two main heroes of the stories (Jamshid and Osiris), their lives can be summarized in three stages: 1. The simultaneous birth of the hero, 2. The creation of a golden and ideal era by the hero, 3. The fall or death of the hero A time of disaster or turmoil.
ملخص الجهاز:
در اين پژوهش ، سعي بر آن است که با استفاده از منابع کتابخانه اي و روش تحليل متون و بيان شواهد و قرايني از منابع گوناگون ، مشترکات و اختلافات بين جمشيد (اساطير ايران ) و اوزيريس (اساطير مصر) بررسي و تحليل شود.
امّا يکي از پژوهشهاي مهمي که ميتواند جزو پيشينه هاي مستقيم اين پژوهش باشد، مقاله اي است با عنوان «اسطورة جمشيد و اساطير ديگر ملل » از هادي و رحماني.
در اساطير مصر نيز اين موضوع قابل مشاهد ميباشد و براي اوزيريس ، همزاد و دوقلويي متصوِّر شده اند که خواهر و همسر اوست .
بفّر کياني يکي تخت ساخت چه مايه بدو گوهر اندر نشاخت که چون خواستي ديو برداشتي ز هامون بگردون برافراشتي چو خورشيد تابان ميان هوا نشسته برو شاه فرمان روا جهان انجمن شد بر تخت او شگفتي فرومانده از بخت او به جمشيد بر گوهر افشاندند مران روز را روز نو خواندند سر سال نو هرمز فرودين برآسوده از رنج روي زمين (شاهنامۀ فردوسي: ٤٤/١) در داستان اوزيريس نيز، رفتن به آسمان وجود دارد امّا بوسيلۀ پرواز اين امر رخ نميدهد بلکه توسّطِ نردباني که دنيا را به دنياي خدايان وصـل ميکند، صـورت ميگيرد.
«روايات افسانه اي گوياي آن است که مردمان آغازين وحشي و آدمخوار بودند و اين اوزيريس بود که بدانان کيفيت تغذيه ، کشت و زرع و از آن شمار کشت غلات و تاک و نيز راه و رسم شهروندي را ياد داد» (شناخت اساطير مصر، ايونس : ص ٧٧).