خلاصة:
تغییرپذیری اقلیم و تغییر آن یکی از مهمترین چالشهای پیشروی بشر در قرن بیست و یکم است. بهترین روش پیشنمای رفتار اقلیم استفاده از مدلهای گردش عمومی جو است. یکی از نقاط ضعف این مدلهای شبیهساز اقلیم زمین، عدم تطابق قدرت تفکیک مکانی آنها با مطالعات ریزمقیاس همچون ارزیابیهای پیامد-محور است. در بسیاری از موارد اطلاعات حاصله میبایست در خدمت سیاستمداران و همچنین برنامهریزان محلی و منطقهای قرار گیرد تا بدین وسیله قادر به برنامهریزی و اتخاذ استراتژیهای آینده باشند. بدین منظور روشهای ریزگردانی (Downscaling) پیشنهاد شده است. یکی از روشهای ریزگردانی که به کرات در پژوهشهای اقلیمی ایران استفاده شده است روش ریزگردانی آماری با استفاده از نرمافزار SDSM میباشد. با هدف ارزیابی کارایی این مدل در مناطق مختلف اقلیمی ایران یک ایستگاه نماینده با دورهی آماری 41 ساله انتخاب گردید. برای مقایسه نتایج مدل با دادههای مشاهده شده از معیارهای همچون میانگین خطاهای مطلق، میانگین مربعات خطا و مجذور میانگین مربعات خطا استفاده گردید. نتایج نشان می دهد برونداد مدل برای مناطق خشک و فراخشک (گرم و سرد) چندان نتایج مناسب نمیباشد و این نتایج از سمت مناطق مرطوب کشور (شمالغرب و شمالی) به سمت مناطق خشک و فراخشک (جنوب، جنوبشرق و جنوبغرب) از نتایج غیرمنطقی و نامناسبی برخوردار میباشد. بررسی این علت بیانگر تکرار و عدم روز بارشی در ایستگاهها میباشد. در واقع ایستگاههای مناطق مذکور با سرریز عدم بارش (Over flow) یا عدد صفر روبرو هستند. در ریزگردانی با مدل مذکور یکنواختی و میزان بارش دو فاکتور بسیار مهم میباشند. بهطوریکه توزیع یکنواخت بارش در افزایش کارایی مدل نسبت به میزان بارش بسیار شایان اهمیت است. بنابراین هرگونه برنامهریزی بلندمدت بر اساس پیشنماییهای مدل SDSM در مناطق خشک و نیمه خشک با خطا و عدم قطعیت بسیار بالایی همراه بوده و قابل اتکا و اصولی نخواهد بود
One of the disadvantages of earth climate simulator models is the inadequacy of their spatial resolution with downscale studies such as outcome-based evaluations. In many cases, the resulting information should serve politicians as well as local and regional planners to be able to plan and adopt future strategies. For this purpose, downscaling has been proposed. One of the methods that has been used frequently in Iran's climate research is the statistical descent method using SDSM software. With the aim of evaluating the efficiency of this model in different climatic regions of Iran, a representative station with a 41-year statistical period was selected. In order to compare the results of the model with the observed data, criteria such as mean absolute errors, mean squared error, and root mean squared error were used. The results show that the model output for arid and super arid (warm and cold) regions is not very suitable and from the humid regions of the country (northwest and north) to arid and super arid regions (south, southeast, and southwest), it has irrational and inappropriate results. The reason for this is the repetition and lack of rainy day at the stations. In fact, the stations in these areas face overflow or zero number in raining. In the downscaling with the model, uniformity and precipitation rates are two important factors so that uniform distribution of rainfall is very important in increasing the efficiency of the model relative to the amount of precipitation. Therefore, any long-term planning based on the SDSM model predictions in arid and semi-arid regions is associated with extreme errors and uncertainties and will not be reliable and principled.
ملخص الجهاز:
ارزیابی کارایی مدل SDSM در بررسی پیامدهای تغییر اقلیم برای پهنههای اقلیمی مختلف ایران محسن حمیدیان پور1، غلامعباس فلاح قالهری2، محمدرضا علیمرادی3 1استادیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی محیطی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
زوافی 7 و همكاران، 2011 دومدل ریزمقياس نمایی SDSM و NHMM را براي شبيهسازي بارش در یك حوزة آبخيز منطقة خشك در چين مورد ارزیابی قرار دادند و Statistical Down Scaling Model Harpham Wilby Malcolm Koukidis Berg Zhaofa نتيجهگيري كردند كه اختلاف معنی داري در نتایج آنها مشاهده نمیشود.
رضایی و همکاران، 1393، کارایی مدل SDSM را در پیش بینی پارامترهای دمایی در دو اقلیم خشک و فراخشک در دو منطقه کرمان و بم بررسی نمودند و نتایج آنها نشان داد که برای پیش بینی دما، این مدل در منطقه خشک نسبت به فراخشک از کارایی بالاتری و دقت قابل قبولی برخوردار است.
یعقوبی و مساح بوانی (1394) به مقایسه و ارزیابی منابع مختلف عدم قطعیت در مطالعه اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضههای نیمه خشک حوضه رودخانه اعظم-هرات یزد پرداختند و با استفاده از مدلهای SDSM و Lars WG نشان دادند که دمای منطقه در دوره آتی تا 5/1 درجه افزایش خواهد داشت و میزان بارش و توزیع زمانی آن تغییر می کند.
لکزائیان پور و همکاران، 1395، با استفاده از مدل SDSM اقدام به شبیه سازی متغیرهای اقلیمی در دورههای آتی تحت تأثیر تغییر اقلیم بر میزان رواناب رودخانه نازلوچای در حوضه آبریز دریاچه ارومیه نمودند ومیزان افزایش دما را در دوره آماری 2099-2000 به میزان 45/0 و 35/0 درجه سانتیگراد و افزایش بارندگی نیز به میزان 10 و 9 درصد برای دو سناریوی A2 و B2 بدست آوردند.