خلاصة:
شناخت ماهیت، محتوا و زبان قرآن از مباحث کلیدی در الهیات است. دیدگاه سنتی در خصوص وحی آن را کلام خدا میشمارد، اما نواندیشان دینی سعی در به چالش کشیدن این تلقی سنتی دارند. در این میان محمد مجتهد شبستری بر آن است که براساس مباحث هرمنوتیکی و زبانشناختی نوین، قرآن بهعنوان سخن خدا برای انسان قابل فهم نیست، چراکه شروط نهگانۀ تحقق فهم را نمیتواند طی کند و نمیتوان خط سیر منطقی و مشخصی برای فهمیدن قرآن بهعنوان کلام خدا ترسیم کرد. در این نوشتار با ذکر نمونهای فرضی و همچنین با تحلیلهای زبانشناختی نشان خواهیم داد که تمام شروط نهگانۀ فهم دربارۀ سخن خدا یا هر موجود غیرانسانی هم از نظر سمانتیکی و هم هرمنوتیکی اجراشدنی است و همچنین میتوان خط سیر بینالاذهانی مشخصی برای فهم قرآن بهعنوان سخن خدا ارائه داد. همچنین معیاری که جناب شبستری برای فهمپذیری ارائه میدهد، عقلانی و عملیاتی نیست.
The identification of the nature, content, and language of the Qur’an is one of the key discussions of theology. The traditional view to revelation deems the Qur’an as God’s speech, while religious intellectuals try to challenge this traditional understanding. In this regard, Muhammad Shabestari believes that based on the modern hermeneutic and linguistic discussions, the Qur’an – as God’s speech – is not understandable for the humans because it cannot meet the nine conditions of the realization of understanding and we cannot draw a logical and clear path for understanding the Qur’an. We show in this paper through mentioning a hypothetical example and using linguistic analyses that all nine conditions of understanding can be applied to God’s speech or the speech of any non-human being both from semantic and hermeneutic views, and a clear intersubjective path for understanding the Qur’an as God’s speech can be provided. Moreover, Shabestari’s criterion for comprehensibility is not logical and operational.
ملخص الجهاز:
در اين ميان محمد مجتهـد شبسـتري بـر آن است که براساس مباحث هرمنوتيکي و زبان شناختي نوين ، قرآن به عنوان سخن خدا براي انسـان قابـل فهـم نيسـت ، چراکه شروط نه گانۀ تحقق فهم را نمي تواند طي کند و نمي توان خـط سـير منطقـي و مشخصـي بـراي فهميـدن قـرآن به عنوان کلام خدا ترسيم کرد.
ويژگيهاي زيـر نوشتار حاضر را از موارد پيشين متمايز ميکند: - توجه به جنبه هاي مختلف ديدگاه جناب شبستري که در مقالات متعدد و پراکنده بيان شده است ؛ - توجه به پاسخ هايي که ايشان به نقدهاي پيش گفته و امثال آن داده اند (مثل پاسخ ايشان به نقد آرش نراقي) و همچنين تغيير رويکردي که ايشان در سال هاي اخير (١٣٩٩) در تقرير مدعاي خود داده اند؛ - ارائۀ ملموس نحوة تحقق و اجرايي شدن شروط نه گانۀ سمانتيکي و هرمنوتيکي فهم به صورت گام به گام براي سخن موجود غيرانساني در قالب تحليل مثالي قابل تصور و عيني؛ - ارائۀ خط سير بين الاذهاني مشخص براي فهم قرآن به عنوان سخن خدا.
جناب شبستري براي اينکه چنين برداشتي از حرفش نشود، بيان دقيق تري از استدلالش مي آورد و مي گويد وقتي انساني ادعا مي کند جملاتـي را که عينا از سوي خدا دريافت کرده است قرائت مي کند، در واقع کـلام معنـادار بـودن ايـن سخن را از دو نظر مي توان بحث کرد: نخست ادعاي آن انسان مبني بر اينکه اين جملات عينا سخن خداست ؛ دوم خود آن جملاتي که سخن خدا شمرده شده است .