خلاصة:
امروزه نقش و اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط (SME) نه تنها در کشورهای در حال توسعه، بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز مورد بحث است. ابزارها و نهادهایی که این بنگاهها برای تامین مالی مورد استفاده قرار میدهند عبارتند از لیزینگ، تبدیل به اوراق بهادارسازی، تامین مالی ساختاریافته، فاینانس داخلی و خارجی، پوششهای بیمهای در قالب اعتبارات تجاری، اوراق تجاری رهنی و... این بنگاهها به دلیل نوپا بودن و ریسک بالای خود با مشکلات متعددی در تامین مالی روبه رو هستند؛ بنابراین نیاز به بررسی بنیادی این مشکلات و ارایه راهکار برای آنها بیش از پیش احساس میشود، هدف پژوهش حاضر نقش سرمایه پرریسک در وامهای شرکتهای کوچک و متوسط میباشد، پژوهش حاضر از لحاظ طبقه بندی تحقیق بر مبنای هدف، از نوع تحقیق کاربردی است؛ از نظر روش، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر تحلیل رگرسیونی با استفاده از پنل دیتا است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 29 شرکت نمونه در دوره زمانی 6 ساله بین سالهای 1393- 1399 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (در مجموع 232 شرکت - سال) تا ارتباط بین متغیرها جهت آزمون فرضیههای تحقیق بررسی شود. بر اساس نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر، شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر (VC) و بانکها در وامهای بانکی، کیفیت گزارشگری و بدهیهای بلندمدت شرکتهای کوچک و متوسط تاثیر معناداری ندارد ولی بر عملکرد این شرکتها تاثیر معنادار و مستقیم (هرچند ضعیف) دارد. یافتههای بیشتر نشان میدهد که پشتیبانی VC از طریق هر دو اطلاعات "سخت" در مورد صورتهای مالی با کیفیت تر و اطلاعات "نرم" در مورد اعتبار شرکتهای کوچک و متوسط، عدم تقارن اطلاعات بین بانکها و SME را کاهش میدهد. با توجه به بهبود شرایط تامین منابع مالی SMEها و بهره وری بانک در تخصیص وام، برنامههای تامین سرمایه بدهی میتواند یک عنصر قابل توجه جدید در زیرساختهای مالی بزرگترین بازار نوظهور جهان باشد.
Today, the role and importance of small and medium enterprises (SME) is discussed not only in developing countries, but also in developed countries. The tools and institutions that these companies use for financing include leasing, securitization, structured financing, internal and external finance, insurance coverage in the form of commercial credits, commercial mortgage bonds, etc. Companies are facing many problems in financing due to their newness and high risk; Therefore, the need to fundamentally examine these problems and provide a solution for them is felt more than ever. The purpose of this research is the role of risky capital in the loans of small and medium-sized companies. ; In terms of method, it is a descriptive correlational research based on regression analysis using panel data. In this research, the information related to 29 sample companies in the 6-year period between 1393-1399 was analyzed (a total of 232 companies-years) to examine the relationship between the variables to test the research hypotheses. Based on the results obtained in this research, venture capital companies (VC) and banks do not have a significant impact on bank loans, reporting quality and long-term debts of small and medium-sized companies, but they have a significant and direct impact (although weak) on the performance of these companies. ) has it. Further findings show that VC support reduces information asymmetry between banks and SMEs through both "hard" information about higher quality financial statements and "soft" information about SME creditworthiness. . Due to the improvement of financing conditions of SMEs and bank efficiency in loan allocation, debt financing programs can be a significant new element in the financial infrastructure of the world's largest emerging market.
ملخص الجهاز:
اين بنگاه ها به دليل نوپا بودن و ريسک بالاي خود با مشکلات متعددي در تامين مالي روبه رو هستند؛ بنابراين نياز به بررسي بنيادي اين مشکلات و ارائه راهکار براي آنها بيش از پيش احساس مي شود، هدف پژوهش حاضر نقش سرمايه پرريسک در وامهاي شرکتهاي کوچک و متوسط مي باشد، پژوهش حاضر از لحاظ طبقه بندي تحقيق بر مبناي هدف ، از نوع تحقيق کاربردي است ؛ از نظر روش ، پژوهشي توصيفي از نوع همبستگي و مبتني بر تحليل رگرسيوني با استفاده از پنل ديتا است .
مطالعات صورت گرفته پيرامون بنگاه هاي کوچک و متوسط نشان ميدهند که مسئله تامين مالي مهمترين چالش اين بنگاه ها است و با توجه به عدم قطعيت آن ها در بازپرداخت وام ها و يا سوددهي متناوب ، بانک ها به اين بنگاه ها نسبت به شرکت هاي بزرگ وام هاي کمتر پرداخت مي کنند و هزينه و نرخ بهره بالاتري را مطالبه مي کنند بنابراين امکان دارد بخش بانکي ناکارآمد برخي کشورها و زير ساخت هاي ضعيف اقتصادي ، مانع از رشد و توسعه چنين بنگاه هايي شوند.
در سال هاي اخير همزمان با شرايطي که متوجه تمامي ابعاد توليدي و اقتصادي در کشور شد اعم ازشرايط تحريمي ، بالارفتن نرخ ارز به همراه شرايط تورمي ، افزايش قيمت برخي از نهاده هاي توليدي _ تجهيزاتي _تأسيساتي و بالا رفتن ريسک سياسي ، مالي ، ارزي ، اعتباري و نقدينگي در کشور، کسب و کارهاي کوچک و متوسط نيز در مديريت و تأمين منابع مالي مورد نياز خود دچار مشکلات جدي بوده اند که اين شرايط منجر به نکول زياد در پرداخت تعهدات بانکي و در موارد بسياري ورشکستگي و خروج آنها از چرخه توليد شده است .