خلاصة:
قرآن کلام الهی از ابتدای نزول تا کنون مورد هجمهی منکران و یا پیروان ادیان دیگر قرار گرفته است. برخی شبهات پیرامون قرآن، مغرضانه بوده و ناشی از حقارت و کینهی دیرینهی صاحبان آن است. عموم مستشرقان قرآن را وحی الهی نمیدانند. یوسف حداد با استفاده از آیات قرآن سعی نموده تا نظریهی اقتباس قرآن از تورات را اثبات کند. وی به آیاتی از جمله آیهی: «وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ: و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی فرستادیم آن حق است که کتب آسمانی (تورات و انجیل) را که پیش از اوست تصدیق میکند.»(فاطر/ 31) استناد جسته و معتقد است هر کجا در قرآن واژهی «الکتاب» آمده مراد تورات است و در آیهی فوق کلمهی «من» درعبارت «من الکتاب» بعضیه بوده یعنی قرآن بخشی از تورات است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان نظر مفسران پیرامون آیه با استناد به قواعد ادبیات عرب و آیات دیگری که مورد غفلت یوسف حداد قرار گرفته، به شبههی مورد نظر وی پاسخ گفته است. نتایج حاکی از آن است که برخلاف نظر بسیاری از مفسران مسلمان، «من» در آیهی 31 سورهی فاطر، «بعضیه» است که آیه به ابتدای وحی الهی اشاره دارد یعنی قرآن که بخشی از لوح محفوظ است در زمان نزول سورهی فاطر که مکی است بطور کامل نازل نشده و نزول آن ادامه خواهد داشت. آیات دیگری چون: (عنکبوت/ 45؛ رعد/43؛ مائده/ 48؛ نساء/ 51؛ بقره/ 174) نظر یوسف حداد را بطور صریح رد میکند.
The Qur'an, the divine word, has been attacked by deniers or followers of other religions since the beginning of its revelation. Some doubts about the Quran are biased, caused by the contempt and long-standing grudge of its owners. Most orientalists do not consider the Qur'an as divine revelation. Yusuf Haddad tried to prove the theory of derivation of the Qur'an from the Torah by referring to Quranic verses such as: {And that which We have revealed to you of the Book (the Holy Quran), that is the truth verifying (the Torah and the Bible) that became before it} (Fatir/31). He believes that wherever the word "Al-kitab" (the Book) appears in the Qur'an, it refers to the Torah, and in the above verse, the proposition "min" (of/from) was used in the phrase "min al-Kitab" for partition (Tab’id); That is, the Qur'an is a part of the Torah. The present research has given an answer to Yusuf Haddad's doubt by using the descriptive-analytical method while expressing the opinion of commentators about the verse by referring to the rules of Arabic literature and other verses that have been neglected by Yusuf Haddad. The results indicate that, contrary to the opinion of many Muslim commentators, "min" in verse 31 of Surah Fatir means “some of”, which refers to the origin of divine revelation. It means that the Qur'an, which is a part of Al-Lawh al-Mahfoudh, was not completely revealed at the time of the revelation of Surah Fatir, which is Meccan, and its revelation would continue. Other verses such as: (Ankabut/45; Raad/43; Maedah/48; Nisa/51; Baqarah/174) explicitly reject Yusuf Haddad's opinion
ملخص الجهاز:
از آيات مورد اسـتناد يوسـف حداد براي اثبات نظريه ي ناصـواب اقتباس قرآن از تورات و انجيل اسـتناد به آيه ي ٣١ سوره ي فاطر است که در آن آمده « (به تصویر صفحه رجوع شود) » و آنچه از کتاب (آسـماني قرآن ) بر تو وحي فرسـتاديم آن حق اسـت که کتب آسـماني (تورات و انجيل ) را که يش از اوسـت تصـديق مي کند (و آنها حقا يت آن را تصـديق مي کنند.
اکثر مفسـران ، در تفسـير آيه ي (فاطر/ ٣١)، «من » را بيـانيـه دانســتـه و مراد از آن را قرآن گرفتـه انـد؛ يعني « و اّ ¤ـH ي أْ و٦ ǿــ(به تصویر صفحه رجوع شود)ب »(فاطر/ ٣١) و آنچه وحي کرديم به تو از کتاب ، مراد قرآن اسـت (آلوسـي ، ١٤١٥ ق، ج ١١: ٣٦٦؛ ابن عاشــور، بي تا، ج٢٢: ١٦٢؛ ا ياري ، ١٤٠٥ ق، ج ١١: ٢٥؛ طبرســي ، ١٣٧٧ ش، ج ٣: ٣٧٣؛ قمي مشـهدي ، ١٣٦٨ ش، ج ١٠: ٥٦٢) مفســران مســلمان با اســتفاده از قواعد ادبـات عرب ، «من » را بـا يه دانســـته ، مشــکلي با تفســير آيه نداشـــته اند.
«من » در (به تصویر صفحه رجوع شود) جنس اســـت ؛ يعني آنچـه از جنس کتـاب بـه تو وحي کرديم که باز به قرآن اشـاره دارد (زمخشـري ، ١٤٠٧ ق، ج٣: ٦١٢؛ يشـابوري ، ١٤١٦ ق، ج٥: ٥١٦؛ طبرســي ، ١٣٧٧ ش،ج ٣: ٣٧٣؛ عـاملي ، ١٤١٣ ق، ج ٣: ٥١؛ قمي مشــهـدي ، ١٣٦٨ ش، ج١٠: ٥٦٢) مفسـران در يان اين وجه از تفسـير به طور جزم سـخن نگفته ؛ بلکه آن را در کنار وجوه ديگر تفسيري مطرح ساختهاند.